روزی روزگاری در یکی از خیابانهای پرجنبوجوش شهر، بوتیکی بود که عطرها مانند جواهر در آن میدرخشیدند. کمالالدین، مالک بوتیک، به هر مشتری با لبخند خوشآمد میگفت و داستان عطرهای خاص را برایشان بازگو میکرد. ولی، در میان تمام عطرهایش، عطری وجود داشت که جادوی خاصی را با خود به همراه داشت. نام آن عطر گوچی بلوم او دو تویلت بود.
یک روز، زنی وارد بوتیک شد و به دنبال عطری بود که بتواند او را به سفری در میان باغی پر از گلهای بهاری ببرد. کمالالدین بدون معطلی، عطر گوچی بلوم او دو تویلت را به او معرفی کرد. نتهای اولیه این عطر با ترکیبی از نرولی، ترنج، پرتقال ماندارین و لیمو روحیهای تازه و شاداب به ارمغان میآورد. زن با چشمانی باز و لبخندی روی لب، عطر را بویید و حس کرد که در میان گلهای تازه روییده ایستاده است.
وقتی که نتهای میانی با عطر گل مریم، یاس، شکوفه پرتقال و رونگون کریپر آشکار میشدند، او را به دنیای دیگری بردند؛ دنیایی که در آن گلهای سفید با شکوهی بیپایان میرقصیدند. این تجربه برای او بسیار دلنشین بود. همچنین، نتهای پایانی از مشک و چوب صندل به لطافت و ماندگاری عطر افزوده بودند.
او تصمیم گرفت این عطر را بخرد و هر روز از آن استفاده کند تا همیشه احساس شادابی و نشاط همراهش باشد. برخورداری از رایحهای طبیعی و گلی، مناسب برای استفاده در بهار و تابستان، ویژگیهای منحصربهفرد این عطر بود. همچنین زن متوجه شد که این عطر برای تمامی سنین و هر مناسبتی انتخابی عالی است.
و اینگونه بود که عطر گوچی بلوم او دو تویلت، زندگی او را با رنگها و خاطراتی زیبا پر کرد. هر زمان که عطری از باغ گلها او را به یاد آورد، لبخندی بر لبش نشست و روزش با طراوت و شادابی آغاز شد. عطر گوچی بلوم او دو تویلت نه تنها کسی را شاد میکند، بلکه تجربهای به یادماندنی را به هر روز او اضافه میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب