Designer
Perfumer
Gender
سال عرضه
در دل شب، وقتی مهتاب بر چهرهام میتابید، به کوچه قدیمیمان رفتم. کوچهای که پر از خاطرات کودکی بود و همیشه بوی گلهای یاس را به خود میگرفت. اما این بار چیزی متفاوت در هوا بود، رایحهای که همچون قصهای از دنیای دیگر مرا به خود جلب کرد.
در بازارچهای کوچک، میان انواع عطرها و بویهای متنوع، شیشهای طلایی و براق چشمم را گرفت. نامش «هافز گلد» از برند مشهور الکساندریا فراگرنسز بود. همان عطر که از آن شنیده بودم و همیشه آرزویش را داشتم. جلوتر رفتم و اجازه گرفتم تا این جادوی آمیخته با رمز و راز را بیازمایم.
یک افشانه از رایحه جذاب آن کافی بود تا مرا به دنیایی از پادشاهان و ملکهها ببرد. بویی که با نتهای آغازین کندر و بخور شروع شد و خیلی زود با گرمای دارچین و شیرینی وانیل درمیآمیخت. احساسی از گنجینههای باستانی و شکوه فراوان ایجاد میکرد.
با بستن چشمانم، خود را در مقبرهای پادشاهی در مصر باستان دیدم؛ جایی که طلا و بخور فضا را پر کرده بود و صندل و کهربا با آرامش خاصی در فضا میرقصیدند. چقدر این عطر «هافز گلد الکساندریا فراگرنسز» بافتنی گرم و پیچیده داشت که همزمان احساسی از قدرت و آرامش به خود میداد.
هیچ عطر دیگری نمیتوانست با این شدت و ظرافت، تاریخ و داستانهای ناب را به زندگی امروزی ما پیوند بزند. این تجربه، یادآور جادوی گمگشته در زمان بود؛ تجربهای که برای هر زن و مردی که خواهان حس ابهت و شکوه است، یکتا و بیمانند است. اگر هنوز این رایحه را تجربه نکردهاید، چشمانتان را بسته و در دنیای «هافز گلد» سفر کنید. رمزی برای لمس تاریخ در دنیای معاصر.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب