در گرگ و میش یک عصر تابستانی، نادر در پی یک عطر خاص بود. او خواهان عطری بود که نه تنها از لحاظ بو برجسته باشد، بلکه داستانی از قدرت و اصالت را نیز به تصویر بکشد. در میان انبوهی از شیشههای رنگارنگ و نامهای مشهور، او به عطر هالستون ۱۰۱ از برند معتبر هالستون برخورد. نام این عطر او را به یاد سال ۱۹۸۳ انداخت، زمانی که این جادوی خوشبو برای اولین بار به جهان معرفی شد.
عطر هالستون ۱۰۱ با نتهای آغازین اسطوخودوس، مریم گلی، لیموی آمالفی، آرتمیسیا و ترنج در اولین استشمام، حس تازگی و شادابی را به همراه داشت. نادر با بوییدن اولین قطرهها، خود را در میان دانههای شاداب مرکباتی و عطر دلنشین گلهای تازه حس کرد. آرامش خاصی که رایحه اسطوخودوس به همراه داشت، ذهن او را به سرزمینی از آرامش و جذابیت میکشاند.
با گذشت زمان و استقرار نتهای میانی، رایحه گلهای میخک و شمعدانی، با پختگی و گرمای خاصی بر فضای پیرامون سلطه پیدا کردند. همراهی با بوی کاج و زیره، حس طبیعتدوستی و مردانگی را به او القا میکرد. این ترکیب بینظیر توانست تمام حواس او را به تسخیر خود درآورد.
اما این پایان کار نبود. هنگامی که نادر به عمق عطر فرو رفت، پایههای حیرتانگیز مشک، سدر ویرجینیا، عنبر و چرم به میدان آمدند. این نتها عطر هالستون ۱۰۱ را با حسی از گرما و اصالت فراگرفتند که هرگز از یاد نخواهد برد. هیجان و شورو شوق او نسبت به این رایحه بیش از پیش افزایش یافت.
عطر هالستون ۱۰۱ همچون یک نقاشی مهیج از سرودههای بویایی مردانه و قوی، در ذهن نادر جای گرفت. او با اکتساب این عطر به احساس بینظیری دست پیدا کرد، حسی از قدرت و اعتماد به نفس که گویا هیچگاه محو نخواهد شد. بنابراین، او با لبخندی بر لب و شیشهای در دستانش، تصمیم گرفت تا این رایحه بینظیر را به عنوان امضای بویایی خود برگزیند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب