داستان حمدانی دورین:
در گذرگاه بادیه، هنگامی که آفتاب به آرامی بر زمین نشسته بود و نور طلایی آن شنهای داغ را نوازش میکرد، مردی با چشمانی پر از شوق و اسرار در حال قدم زدن بود. او حامل راز بزرگ عطر حمدانی دورین بود؛ رایحهای که به معنای واقعی، ترکیب جادویی از شرق و غرب است.
عطر حمدانی دورین در سال ۲۰۱۷ به جهان معرفی شد، اما اصالت آن به دل تاریخ برمیگردد. این عطر، داستانی از مردمان بیابان و حکایتهای شیرین آنها را با خود به همراه دارد. در نتهای آغازین، نسیم تند مرکبات و شمیم دلپذیر گل شمعدانی شما را به سفر به سرزمینهای دور میبرد. لحظهای که با آن روبهرو میشوید، حس طراوت و شادابی در شما زنده میشود.
اما ماجراجویی واقعی عطر حمدانی دورین در قلب آن نهفته است. رایحهی گل سرخ و بنفشه همراه با شیرینی تمشک و هیجان گشنیز و زعفران همچون قصههای هزار و یک شب، شما را به دنیای اسرار میبرد. هل که عطری گرم و ادویهدار دارد، به شما حس گرمای آرامی میبخشد.
رایحه پایه این شاهکار بر اساس ترکیبی از پچولی، چوب آگار و مشک شکل گرفته است؛ همانند شبی سرد در چادرهای بیابانی که بوی آمبر و یادداشتهای شیرین در هوا میپیچد. نه تنها رایحهای مردانه بلکه برای زنان نیز جذاب و مرموز است؛ دوباره تاکید میکنیم که این عطر مختص هر دو جنس است و همانند پل، فرهنگها را به هم پیوند میدهد.
رایحه چرم، این عطر را به اثری بینظیر تبدیل میکند. عطر حمدانی دورین نمادی از سفری است که به مرزهای ناشناخته عطرسازی میبرد و شما را به دنیایی دیگر دعوت میکند. تجربهاش هیچگاه فراموششدنی نخواهد بود. این رایحه برای افرادی که به دنبال کشف متفاوتها هستند خلق شده است.
همچنین تنوع آکوردهای موجود در این عطر مانند هماهنگیهای یک سمفونی دریده شده، شما را به دنیایی پر از احساسات گرم و شیرین میبرد. برای هر لحظه و هر مکان، عطر حمدانی دورین همدمی وفادار است. رایحهای که نمیتوان به راحتی از آن گذشت.
سایر تلفظها: حمدانی دورین, حمدانی دورین, حمدانی درین, حمدانی دارین, حمدانی دورِن, حمدانی دُرین, حمدانی دَرین, حمدانی دُرِن, حمدانی دارِن, حمدانی دُورین, حمدانی دُورِن, همدانی دورین, همدانی دورین, همدانی درین, همدانی دارین, همدانی دورِن, همدانی دُرین, همدانی دَرین, همدانی دُرِن, همدانی دارِن, همدانی دُورین, همدانی دُورِن, هَمدانی دورین, هَمدانی دورین, هَمدانی درین, هَمدانی دارین, هَمدانی دورِن, هَمدانی دُرین, هَمدانی دَرین, هَمدانی دُرِن, هَمدانی دارِن, هَمدانی دُورین, هَمدانی دُورِن, حَمدانی دورین, حَمدانی دورین, حَمدانی درین, حَمدانی دارین, حَمدانی دورِن, حَمدانی دُرین, حَمدانی دَرین, حَمدانی دُرِن, حَمدانی دارِن, حَمدانی دُورین, حَمدانی دُورِن, هِمدانی دورین, هِمدانی دورین, هِمدانی درین, هِمدانی دارین, هِمدانی دورِن, هِمدانی دُرین, هِمدانی دَرین, هِمدانی دُرِن, هِمدانی دارِن, هِمدانی دُورین, هِمدانی دُورِن, حِمدانی دورین, حِمدانی دورین, حِمدانی درین, حِمدانی دارین, حِمدانی دورِن, حِمدانی دُرین, حِمدانی دَرین, حِمدانی دُرِن, حِمدانی دارِن, حِمدانی دُورین, حِمدانی دُورِن