داستانی از جادوی بودن در میان عطرها، در روزی عادی در بوتیک عطرهای نیش آغاز شد. نسرین، دختری با علاقه فراوان به دنیای عطرها، با هوای سرد صبحگاهی به بوتیک قدم گذاشت. او به دنبال چیزی خاص و متفاوت بود؛ چیزی که همرازی همزبان با روحش باشد.ورودی بوتیک، نسرین را به دنیایی از رایحهها برد که هر کدام داستانی از دوردستها میکشیدند. در میان شیشههای درخشان، بطری عطر همسا افنان، با جذابیت خود او را مدهوش کرد. این بطری با طراحی ویژه و شیکی که داشت، او را به خود جذب نمود.
او تصمیم گرفت تا عطر همسا افنان را امتحان کند. اولین بویایی که به مشامش رسید، از یاد نمیبرد؛ عطر شیرین لیچی با گرمی کهربا و استیراکس. این ترکیب حس آرامش و طراوت را به او هدیه داد. با هر بار نفس کشیدن، همان رایحهها او را به دنیای دیگری میبردند.
لایه میانی عطر با تلفیق وانیل و جوز هندی آشکار شد. این ترکیب حس ادویهای و شیرین را ایجاد میکرد که همچون آغوش گرم دوستانه بود. نسرین احساس کرد که این عطر به او انرژی و شادابی میبخشد، همچون نشانهای از آغاز یک ماجراجویی جدید.
رایحه پایانی عطر، با ترکیب نرولی و مشک سفید، حس تازگی و پاکی را به همراه داشت. این لحظه، حس سبکی و آزادگی را برای نسرین به ارمغان آورد. عطر همسا افنان، نه تنها به عنوان یک عطر، بلکه به عنوان پلی میان دنیای واقعی و خیالی، او را همراهی کرد.
در پایان روز، نسرین با لبخندی رضایتبخش بوتیک را ترک کرد. او میدانست که این عطر به بخشی از زندگی روزمرهاش تبدیل شده است؛ جایی که هر بار استفاده از عطر همسا افنان، حس تازگی و شادابی را به او دوباره هدیه خواهد داد.
سایر تلفظها: همسا افنان, همسا آفنان, همسا افنان, همسا آفنان, همزه افنان, همزه آفنان, همزه افنان, همزه آفنان, حمزه افنان, حمزه آفنان, حمزه افنان, حمزه آفنان, هَمسا افنان, هَمسا آفنان, هَمسا افنان, هَمسا آفنان, هَمزه افنان, هَمزه آفنان, هَمزه افنان, هَمزه آفنان, حَمسا افنان, حَمسا آفنان, حَمسا افنان, حَمسا آفنان, حَمزه افنان, حَمزه آفنان, حَمزه افنان, حَمزه آفنان
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی