Haunted Circus Dark Tales

توضیحات

شب آرام و خنک پاییزی بود. او با هر قدمی که به سمت جنگل برمی‌داشت، بوی خاک و برگ‌های خزان کرده، نفس‌هایش را پر می‌کرد. در میان سایه‌ها، ناگهان عطری از پاپ‌کورن کاراملی و نمک به مشامش رسید که او را به سمت عمق تاریکی جنگل فرا خواند. حس می‌کرد به دنیای دیگری وارد شده است.

پس از گذر از ردیف درختان، یک کارناوال قدیمی و فراموش‌شده پیش رویش ظاهر شد. رنگ‌های زنده گذشته تحت غبار و مه خاموش و کم‌رنگ شده بودند. تابلوهای رنگ و رو رفته‌ای با چهره‌های دلقک‌های خندان اما دلگیر، غرق در تاریکی به او زل زده بودند. سرسره‌ها و چرخ‌وفلک‌های زنگ‌زده، همچون اسکلت‌هایی از جشن‌های گذشته در سکوت سنگین موجود در هوا مدام ناله می‌کردند. عطر لاستیک کهنه و بویی پودری، شبیه به گریم تئاتر قدیمی، فضای اطرافش را پر کرده بود.

هر قدمی که برمی‌داشت، طعم و بوی متفاوتی به مشامش می‌رسید. عطر هاونتد سرکس دارک تیلس به مانند راهنمایی ناشناخته به او قدرت حرکت بیشتر می‌داد. این عطر، با نت‌های گرم و چوبیِ وانیل و پچولی، تلالوی خاصی به این کارناوال فراموش‌شده اضافه می‌کرد. با ترکیبی از بوی چوب آبنوس و برگ‌های سبز، هر چه عمیق‌تر وارد می‌شد، احساس می‌کرد که اسرار بیشتری در انتظار اوست.

نشانه‌هایی از شادی‌های پیشین، اکنون تنها به شکلی مرموز و تسخیرکننده به او چشمک می‌زدند. در نهایت، همان زمزمه‌های ناخودآگاه به خنده‌هایی زنگ‌دهنده و خوشایند بدل شدند که او را در دنیای هاونتد سرکس دارک تیلس غرق کردند. این عطر چیزی فراتر از یک تجربه بویایی بود؛ داستانی از خاطرات فراموش شده و رازهایی که فقط در سکوت شب فاش می‌شدند.