ناموجود
**داستان هیچیزو: جادوی عطر**
در یک روز آفتابی بهاری، نسترن با شوقی بیپایان در خیابانهای پرازدحام شهر قدم میزد. او به دنبال عطری بود که قلبش را تسخیر کند و خاطرات جدیدی برایش بسازد. پس از ورود به یک عطرفروشی لوکس، با چشمان براق به قفسههای شیشهای و جذاب زل زد. عطری با نام اسرارآمیز عطر هیچیزو ویکتوریا اند لوچینو توجهش را جلب کرد.
از همان اولین لحظهای که بطری شفاف و زیبای هیچیزو را در دست گرفت، احساس خاصی در وجودش نمودار شد. این عطر، ترکیبی از لطافت و قدرت را در خود داشت. نسترن با همان حس کنجکاوی به توصیف عطر در برچسب توجه کرد: این عطر در سال ۲۰۰۷ توسط سه نفر از بهترین عطاران دنیا، آلبرتو موریلاس، الیزابت ویدال و رسندو ماتئو، خلق شده بود.
یک قدم جلوتر رفت و با اولین استشمام، موجی از رایحهی ترنج، گل برف و نرولی به استقبالش آمد. سپس، بوی دلنشین رز بلغاری و رز مراکشی به همراه رایحههای تمشک و یاسمن، در فضای اطراف پیچید. گویی سیر و سفری به باغی پر از گلهای بهاری آغاز شده بود.
اما این پایان کار نبود؛ با گذشت زمان، نتهای پایانی این عطر، حس گرمایی از پچولی، مشک، کهربا و وانیل را به همراه میآورد. نسترن با هر بار بوییدن، به عمقی بیشتر در دنیای خاطرات فرو میرفت.
عطر هیچیزو ویکتوریا اند لوچینو به نسترن اعتماد به نفسی نو میبخشید. او احساس میکرد با هر قطره از این عطر روحیهای تازه و انرژی بیشتری در او زنده میشد. انگار جادویی نهفته در این شیشه وجود داشت، جادویی که روحش را آزاد و آرام میکرد.
آن روز، نسترن با آغوشی باز عطر هیچیزو را به خانه برد و مطمئن بود که این انتخاب، بهترین همراه برای روزهای پرانرژی و شبهای خاطرهانگیزش خواهد شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب