در صبحی دلانگیز و تابستانی، درست در لحظهای که اولین شعاعهای خورشید بر روی برگهای سبز و تازه باغچهای کوچک در حومه شهر میتابید، آوا وارد شد. با لبخندی که بر لب داشت و حسی از تازگی در نگاهش، به سمت قفسه شیشهای رفت که عطرها بروی آن چیده بودند. امروز عطر هگوآ تیو کابانل نظرش را جلب کرده بود؛ عطری که گویا داستانی در دل داشت و آماده بود او را به سفری بویایی ببرد.
آوا با نواختن نسیم دستش، درب شیشه کوچک و شفاف را باز کرد. بلافاصله جانت از رایحه مرکباتی آکنده شد. موجی از ترنج، لیمو و پرتقال ماندارین او را فرا گرفت. حالی شبیه به گذر از باغی مرکباتی در هوای خنک شبانگاهی. این آغاز یک سفر بود.
اندکی بعد، نتهای میانی خود را نمایان کردند. چای سبز ملایم با ترکیبی از رزهای تازه چیده شده، جلوهای از لطافت و طراوت به مشام میرسیدند. لحظهای شبیه یک فنجان چای در فضای باز کوهستانی، میان گلهای وحشی.
در پایان روز، عطر هگوآ تیو کابانل غرق در نتهای پایهاش دیده شد. مشکی نرم، همراه با تکههای چوبی و کهربایی گرم، پایانی دلپذیر را ارائه میدادند. این لایه از عطر، حس آغوشی آرام و خاطرهانگیز را به جا میگذاشت.
هر بویی داستانی است. عطر هگوآ تیو کابانل، داستانی از شادی، طراوت و آسایش را روایت میکرد. آوا با رضایت قلبی، شیشه را در دست گرفت و با خود گفت: این عطر، سفری روزانه به دنیای زیبایی است. و اینگونه بود که زندگیاش با این عطر جذاب تر و رنگینتر شد.
سایر تلفظها: هگوآ تیو کابانل, هگوآ تئو کابانل, هگوآ تیو کابنل, هگوآ تئو کابنل, هگوا تیو کابانل, هگوا تئو کابانل, هگوا تیو کابنل, هگوا تئو کابنل, هیگوا تیو کابانل, هیگوا تئو کابانل, هیگوا تیو کابنل, هیگوا تئو کابنل, هگواهه تیو کابانل, هگواهه تئو کابانل, هگواهه تیو کابنل, هگواهه تئو کابنل, هگواه تیو کابانل, هگواه تئو کابانل, هگواه تیو کابنل, هگواه تئو کابنل, هیگواه تیو کابانل, هیگواه تئو کابانل, هیگواه تیو کابنل, هیگواه تئو کابنل, هگوآه تیو کابانل, هگوآه تئو کابانل, هگوآه تیو کابنل, هگوآه تئو کابنل, هیگواە تیو کابانل, هیگواە تئو کابانل, هیگواە تیو کابنل, هیگواە تئو کابنل
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی