ناموجود
در دل یک شب زیبا در قلب پاریس، حنا قدمهایش را آهسته و با اطمینان روی سنگفرشهای خیس میگذاشت. بوی باران و خیابانهای شب زده، او را به یاد گذشته میانداخت. گذشتهای که با خاطراتی رنگین از عطر حنا میلتون لوید همراه بود. عطر حنا میلتون لوید با ترکیبی از گاردنیا و یاسمن، به حنا حس تازهای میبخشید. این عطر با روایح میانی بادام و توتفرنگی، فضای ملایم و شیرینی در اطراف ایجاد میکرد.
حنا به کافهای کوچک در گوشهای از میدان رسید. پس از وارد شدن، جلوی آینه قرار گرفت و به بازتاب چهرهاش در آینه نگاه کرد. خاطرات شیرینی از روزهای گذشته با عطر حنا میلتون لوید در ذهنش زنده میشد. همانطور که عطر وانیل و عنبر از آن بلند میشد، لبخندی بر لبانش نقش بست.
او نشست و فنجانی قهوه سفارش داد، که با لمس موسک و شیرینی وانیلا، همواره به او آرامش میبخشید. حنا با هر دم و بازدم، گرمای اسپایسی و بادامی این عطر فوقالعاده را حس میکرد. کنار پنجرهای که به خیابان بارانزده باز میشد، نشسته و به موسیقیای که در فضای کافه پخش میشد گوش میداد.
حنا خوب میدانست که عطر حنا میلتون لوید، نه تنها روایحی دلنشین و ماندگار برایش دارد، بلکه بخشی از شخصیت او را نیز بیان میکند. بخشی که او را به گذشتهاش پیوند میداد و به آیندهای روشن امیدوار میکرد. درخشش رنگهای پاییزی و بوی گرم و شیرین این عطر، همچون لحظاتی ناب و رؤیایی، او را همراهی میکردند.
این عطر برای حنا تنها یک محصول نبود؛ بلکه قصهای از زندگی، خاطرات و لحظات ناب او بود که همیشه با او به یادگار میماند.
سایر تلفظها: حنا میلتون لوید, حنا میلتون لوید, حنا ملتون لوید, حنا ملتون لوید, هنا میلتون لوید, هنا میلتون لوید, هنا ملتون لوید, هنا ملتون لوید, هناء میلتون لوید, هناء میلتون لوید, هناء ملتون لوید, هناء ملتون لوید
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی