در میانه یک عصر پاییزی، نسیمی ملایم و مطبوع از باغ درختان گردو به خانه رسید. آقای کامران، مردی شیکپوش و جذاب با دقت به کتابخانه کوچک خود که در گوشهای از اتاق نشیمن قرار داشت، نگاهی انداخت. او به دنبال یک همراهی مناسب برای مهمانی امشب بود. با لبخندی مطمئن، دست خود را به سمت عطر هریتیج من نبیل دراز کرد، عطری که در روایح پیچیده و خاص خود دلربایی دارد.
او با اسپری کردن اولین قطرات از این عطر، قدرت جادویی آن را حس کرد. روایح ابتدایی آناناس، جوز هندی، و فلفل سیاه با هم ترکیب شدند و حس نشاط و طراوت را به ارمغان آوردند. هر لحظه که میگذشت، نتهای میانی زعفران، یاس و اسطوخودوس آرام آرام آشکار میشدند و به فضای اطراف گرمایی خاص میبخشیدند.
هریتیج من نبیل داستانی از یک سفر هزار و یک شب را روایت میکند. در حالی که آقای کامران با آرامش و اعتماد به نفس وارد مهمانی میشد، نتهای پایهای از چرم، مشک و کهربا به آوازی از رایحههای چوبی و دودی پیوستند و حسی از مردانگی و اصالت به او بخشیدند.
خانمها و آقایانی که در مهمانی حضور داشتند، جذب حضور او شده بودند. یکی از دوستان قدیمی، با تعجب به او نزدیک شد و پرسید: «این بوی خاص از کیست؟» کامران با لبخند جواب داد: «راز من، همین عطر هریتیج من نبیل است.»
دلتنگی و ناراحتی از روزهای سرد پاییز در حضور این رایحه آرامشبخش و گرم از بین رفت. هریتیج من نبیل نه تنها عطری برای روزهای معمولی نیست، بلکه همراهی بینظیر برای لحظاتی است که میخواهی خاص و متفاوت به نظر برسی. این رایحه، همانند قصهای هزار و یک شبانه، با ماجراهای ناشناخته و دلنشینش همراهت میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب