ناموجود
در یک صبح زمستانی، وقتی که برف آرام بر روی زمین مینشست، آیدا تصمیم گرفت سفری دور به دنیای عطرها آغاز کند. او به دنبال محصولی بود که احساساتش را به یک سفر جادویی ببرد. در میان صدها گزینه، نام عطر هاتیس وانس توجه او را جلب کرد. نامش به تنهایی نوید یک ملاقات خاص را میداد.
آیدا به آرومی بطری شیک و زیبا را برداشت. با اولین اسپری، بوی بصریتری از توتهای اَرس، فلفل صورتی و مات به هوا برخاست. این نخستین آغازی بود که قلب او را شیفته کرد. نتهای آغازین، او را به خاطرات کودکیاش، زمانی که در بوستانهای سرسبز با باد بازی میکرد، برد.
به تدریج، نتهای میانی عطر هاتیس وانس نمایان شدند. گل سرخ، چای، میخک و نرولی، در یک هارمونی بینظیر ترکیب شدند. این ترکیب او را به یاد قدم زدن در باغهای گل رز میانداخت. هر نت گلی، داستانی جدید برایش ایجاد میکرد و او را به دنیای خیالانگیز عطرها برد.
در نهایت، پایههای این اثر بینظیر با بوی چوب سدر، تنباکو، عنبر، لادن و چوب صندل ظاهر شدند. این نتهای باشکوه، حضور دائمی و مطمئنی را به عطر بخشیدند. هر بار که آیدا این بوها را حس میکرد، احساس قدرت و اطمینانی شبیه به درختان عمیق جنگل برای او متجلی میشد.
عطر هاتیس وانس، به صورتی متعادل برای همه فصلها و موقعیتها مناسب بود؛ ترکیبی از جذابیت مردانه و لطافت زنانه که باعث میشد هیچکس نتواند در برابر آن مقاومت کند. این عطر، هر روز ماجراجویی جدیدی را برای آیدا به ارمغان آورد و او را به دنیای خاطرات خوش قبلی و آیندهای پر از لحظات شیرین برد. با هاتیس وانس، او آماده بود تا هر روز یک داستان جدید برای زندگیاش بنویسید.
سایر تلفظها: هاتیس وانس, هاتیس ونس, هاتیس وانسِ, هاتیس ونسِ, هاتیس اُنس, هاتیس آنس, حاتیس وانس, حاتیس ونس, حاتیس وانسِ, حاتیس ونسِ, حاتیس اُنس, حاتیس آنس, هوتیس وانس, هوتیس ونس, هوتیس وانسِ, هوتیس ونسِ, هوتیس اُنس, هوتیس آنس, حوطیس وانس, حوطیس ونس, حوطیس وانسِ, حوطیس ونسِ, حوطیس اُنس, حوطیس آنس, حطیس وانس, حطیس ونس, حطیس وانسِ, حطیس ونسِ, حطیس اُنس, حطیس آنس, حاتیس وانس, حاتیس ونس, حاتیس وانسِ, حاتیس ونسِ, حاتیس اُنس, حاتیس آنس
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی