در یک صبح بهاری، وقتی دنیا هنوز در خواب ناز بود، ماندانا تصمیم گرفت روزش را با عطر خاصی آغاز کند. او همیشه به دنبال چیزی بود که حس زندگی و تازگی را به او بدهد. وقتی به روی میز آرایشش نگاه کرد، چشمانش روی بطری زیبای عطر آی لاو پرزنتز دزینتارس توقف کرد.
این عطر نه تنها یک محصول عطری بود، بلکه یک تجربه خاص و منحصر به فرد هم به شمار میرفت. با اولین اسپری، ترکیب گلی و لطیف آی لاو پرزنتز دزینتارس او را در دنیایی از گلهای تازه و ادویههای ملایم غرق کرد. گویی که بهاری بیپایان در هر قطره آن نهفته بود.
ریتم زندگی پرشتاب شهر، با این عطر شکوفایی مییافت. هر بار که ماندانا این عطر را استفاده میکرد، لبخندی بر لبانش نمایان میشد و احساس میکرد جهان در دستانش است. رایحه گلی و تازه عطر با او میرقصید و حس زنانهاش را به زیبایی به نمایش میگذاشت.
عطر آی لاو پرزنتز دزینتارس تنها یک همراه روزمره نبود؛ بلکه به تدریج بخشی از شخصیت او شده بود. هر جا که قدم میگذاشت، این عطر همچون امضای او در فضا باقی میماند. احساس طراوت و آزادی با هر نُت از عناصر گلی و ادویهای این عطر به او دست میداد. گویی که این عطر برای او و تمام زنانی که به دنبال اصالت و تازگی هستند، ساخته شده است.
ماندانا میدانست که این عطر نه تنها بویی دلنشین داشت، بلکه داستانی از زیبایی و شور زندگی را روایت میکرد. او هر روز با این عطر به استقبال دنیا میرفت و اطمینان داشت که آی لاو پرزنتز دزینتارس همیشه او را درخشان نگه خواهد داشت. گویی این عطر، هدیهای از عشق به زندگی بود و همواره او را به جلو میراند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی