ناموجود
در شبی خنک و بارانی در تهران، مردی به نام آرش در حال آماده شدن برای یک مهمانی شام خاص بود. او به دنبال عطری میگشت که حضورش را در فضا ملموس کند. به یاد داشت که از دوستش یک پیشنهاد خاص درباره عطر ایمیتیشن من آمواج دریافت کرده بود. با نگاهی دقیق، عطر را برداشت و قدرت شگفتانگیز آن را احساس کرد.
عطر ایمیتیشن من آمواج، با ظاهر شیک و طراحی منحصربهفردش، او را به دنیایی از رایحههای پیچیده و جذاب وارد کرد. اولین باری که عطر را اسپری کرد، ترکیب تازهای از سیترون و فلفل سیاه همراه با جوز را حس کرد؛ شروعی جسورانه و شگفتانگیز. در میانه مسیر بویایی، رایحه گل رز ترکی، زنبق و بنفشه فضایی رمانتیک و دلنشین ایجاد کردند. این بوها با همراهی نتهای پایهای چرم، وتیور، میره و نعناع هندی، تجربهای عمیق و ماندگار ارائه دادند.
آرش از حس قدرت و اعتماد به نفسی که عطر ایمیتیشن من آمواج به او میبخشید، لذت میبرد. این عطر با ترکیب غیر قابل پیشبینی و نوآورانهاش، روح هنر و تماثل زندگی را در خود داشت. همانطور که به سمت مهمانی میرفت، رایحهای از چرم و گل رز در هوا پخش میشد، بویی که سنگینی و وقار خاصی داشت.
در مهمانی، چند نفر از دوستان و حتی ناشناسان، آرش را به خاطر انتخاب عطری چنین خاص تحسین کردند. او میدانست که این عطر نه تنها حس بویایی او، بلکه همهی احساسات او را تغییر داده است. شاید عطر ایمیتیشن من آمواج برای همه مناسب نباشد، اما برای آرش، این عطر تجسم کاملی از هنر و زندگی بود. هرجا که میرفت، اثری از عطر و هویتش بر جا میماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب