Insignia Purpure Hamidi

توضیحات

یک روز زیبای پاییزی بود، هوا تازه و دلپذیر. نسیمی ملایم از باغچه پشت خانه می‌وزید و درختان نارنج و زنجبیل عطری دل‌انگیز به فضا می‌بخشیدند. در همین حین، لیلا در جستجوی عطری بود که بتواند او را در این فضا جذاب و خاص جلوه دهد. او به تازگی عطر اینسگنیا پورپور حمیدی را کشف کرده بود، عطری که وعده داده بود او را در اقیانوسی از روایح گرم و چوبی غرق کند.

لیلا با کنجکاوی شیشه را باز کرد و رایحه‌ای از نارنج و زنجبیل به مشامش رسید. این آغاز سفر حسی بود که تنها عطر اینسگنیا پورپور حمیدی می‌توانست به ارمغان بیاورد. او با لبخندی از شدت لذت، تصمیم گرفت این عطر را روی پوستش امتحان کند. لحظاتی بعد، بوی برگ فلفل و مریم رازیانه فضای اطرافش را پر کرد؛ این ترکیب دلربا با رایحه یاس و مسک بود که هر کس را مجذوب می‌کرد.

زمانی که روز به شب می‌رسید، لایه‌های عطر با رایحه‌های چوب صندل، پاچولی و وتیور به اوج زیباییشان می‌رسیدند. این ترکیبات عمیق و خاکی، احساسی از اعتماد به نفس و قدرت به او می‌دادند. لیلا حس کرد این عطر بدون مرز جنسیتی است و هم برای مردان و هم زنان می‌تواند جادویی و اسرارآمیز باشد.

اینسگنیا پورپور حمیدی نه تنها بخشی از کمد عطرهای لیلا شد، بلکه به داستانی دائمی در زندگی او تبدیل شد؛ داستانی که هر بار با استفاده از آن دوباره زنده می‌شود. و اینچنین بود که این عطر، قصه‌ای فراموش‌نشدنی و نو برای لیلا به وجود آورد. یک قصه با پایانی که هرگز کهنه نمی‌شود.