ناموجود
شبهای تابستانی همیشه چیزی فراتر از یک تجربهاند؛ ترکیبی از خنکی و گرمای دلچسب که با نغمههای شبانه آمیخته میشود. در یکی از این شبها، محمد با عطر جدیدی به میهمانی دعوت شده بود. نام این عطر اینستینکت افتر دارک دیوید بکهام بود؛ محصولی که بوی دلانگیز آن از همان لحظهای که وارد شد، محیط را سرشار کرد.
وقتی محمد وارد شد، اولین چیزی که به ذهنش رسید، ترکیب برجسته و تازهای از برگهای نارنگی، گریپفروت و ترنج بود. این نتهای ابتدایی، حسی از انرژی و سرزندگی به او میدادند. فضای محیط با رقص این نتها، به یک باره تغییر کرد و حالتی از تازگی و شادابی به حضار بخشید.
بعد از گذشت زمانی کوتاه، بوی ستاره انیس، هل و فلفل، نت میانی عطر، به آرامی جای خود را به دست گرفت. بویی نرم و ادویهای که به مهمانان نزدیک، حسی از گرمی و صمیمیت هدیه میداد. هرکس که به محمد نزدیک میشد، از او در مورد نام این رایحه شگفتانگیز سوال میکرد و او با افتخار پاسخ میداد: اینستینکت افتر دارک دیوید بکهام.
با گذشت زمان، نتهای پایهای از عنبر سفید و وانیل به میان آمدند. این ترکیب زیبا، گرمایی ملایم و دلپذیر به فضای شب اضافه کرد. همه حسی از امنیت و آرامش را تجربه میکردند؛ گویی که در آغوش طبیعتی گرم و دلنشین قرار گرفتهاند.
اینستینکت افتر دارک دیوید بکهام نه تنها یک عطر دیوید بکهام معمولی نیست، بلکه داستانی از تمایز و جذابیت مردانه است. محمد با انتخاب این عطر، نه تنها رایحهای خوش را برگزیده بود، بلکه به نوعی امضای بینظیر خود را در شب جاودانه ساخت. اگر به دنبال تجربهای جدید و فراموشنشدنی هستید، این عطر انتخابی بیرقیب خواهد بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب