یک روز بهاری در یکی از کوچههای سرسبز تهران، نسیمی ملایم به آرامی شاخههای گل و درختان را نوازش میکرد. سارا، یکی از علاقهمندان به دنیای عطر و ادکلن، تصمیم گرفت با دوستانش در کافهای در همان حوالی دیدار کند. او برای این ملاقات چیزی نمیخواست جز حس تازگی و خاص بودن.
بعد از باز کردن درب کمدش، عطر این تنس گولد وومن صد و دوازده ریفان را برداشت. این عطر، برای سارا چیزی بیش از یک رایحه بود؛ گویی پلی میان دنیای خیالی او و واقعیت. بوی گلبرگهای زنبق و نرگس بههمراه نتهای تر و تازه ترنج و یاس، بلافاصله فضای اتاق را پر کرد.
وقتی که سارا عطر را روی پوستش اسپری کرد، نتهای میانی آلدئیدها و مریم به همراه رایحهی رزماری کمکم آشکار شدند. این ترکیب، حس ملایمی از شیرینی و شادابی را به او هدیه داد. دقایقی بعد، نتهای پایه شامل چوب صندل، کهربا و مشک آرامش بیشتری به فضای اطراف بخشیدند. حس چوبی و پودری این عطر، به یادآوری لحظات گرم و دلنشین تابستان میپرداخت.
سارا با دوستانش در کافه ملاقات کرد. دوستان او به سرعت متوجه تغییر حال و هوای او شدند و دربارهی عطر جدیدش کنجکاو شدند. او با افتخار دربارهی ویژگیهای منحصربهفرد عطر این تنس گولد وومن صد و دوازده ریفان صحبت کرد. از قدرت و ماندگاری بالای آن و چگونگی انتقال حسی متفاوت به او گفت.
تا پایان روز، بوی خوش این عطر در قلب و ذهن سارا و دوستانش باقی ماند. این تجربه به سارا نشان داد که برخی از عطرها تنها بو نیستند؛ آنها داستانی هستند که در هر پاف، بخشی از شخصیت و احساس ما را به نمایش میگذارند. عطر این تنس گولد وومن صد و دوازده ریفان برای سارا خاطرهای زیبا و فراموشنشدنی را رقم زد که همیشه با او خواهد ماند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی