ناموجود
در یک عصر پاییزی، مردی به نام سامان تصمیم گرفت که رایحهای متفاوت را تجربه کند. او به دنبال عطری بود که نه فقط برایش یادآور خاطرات خوش باشد، بلکه حس ماجراجویی را نیز به او منتقل کند. پس از جستجویی کوتاه، با عطر آیل آف من انگلیا پرفیومری آشنا شد.
داستان این عطر با نوتهای ابتدایی گریپ فروت، زنجبیل هندی، میخک، جوز هندی و برگهای سبز آغاز میشود. این شروع خاص، حسی از تازگی و انرژی را به او القا کرد. سامان احساس کرد که در حال قدم زدن در جنگلی ناشناخته و زیباست، جایی که هر برگ و هر نوت زخمی از طبیعت را به نمایش میگذارد.
با گذشت زمان، نوتهای میانی فلفل صورتی، هل و پرتقال جلوهگری کردند. این ترکیب میانه، برای او همچون مسیری بود به سوی ماجراجوییهای تازه و ناشناخته. رایحه پرتقال در میان فلفل و هل، به او حس شادابی و انگیزهی بیپایانی داد.
در پایان روز، نوتهای پایه سدر و چوب گایاک به آرامی خودنمایی کردند. این بخش از عطر آیل آف من انگلیا پرفیومری یادآور سفرهای آرامشبخش و لحظات خصوصی و پرمعنایی بود که برای سامان اهمیت زیادی داشت. این رایحه دلپذیر و گرم، اجازه میداد که هر لحظه را با تاملی عمیق و حسی نو درک کند.
در هر بار استفاده، عطر آیل آف من انگلیا پرفیومری داستان تازهای برای سامان روایت میکند. این عطر، او را به جزیرهای خیالی میبرد، جایی که ترکیبی از هیجان، آرامش و انرژی به او هدیه میشود. رایحهای که میتواند نه تنها برای لحظات خاص، بلکه برای هر روز و هر ساعت، جای خالی یک دوست صمیمی را پر کند. انتخاب این عطر، انتخابی بود که سامان هیچگاه از آن پشیمان نشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب