ناموجود
در یک روز آفتابی بهاری، هنگامی که نسیم ملایم باغ را از هر طرف نوازش میکرد، جولیا در حال قدم زدن بود. او همیشه عاشق عطرهای خاص و گلها بوده و این بار تصمیم به امتحان عطر جدیدی داشت که یکی از دوستانش اخیراً آن را معرفی کرده بود: عطر ژاردیم نوبری د آفلو را یودورا.
او با خوشحالی بطری زیبا و شیکی که نام ژاردیم نوبری د آفلو را بر آن خودنمایی میکرد را در دست گرفت. با اولین اسپری، بوی شاداب مرکبات، رقصیدن در هوا را آغاز کرد. این آغاز پرشور و نشاط، او را به یاد روزهایی میانداخت که در باغی پر از میوههای تابستانی پرسه میزد.
جولیا چشمهایش را بست و نفس عمیقی کشید. آنگاه به تدریج، نتهای میانی عطر، یعنی رایحههای روحانگیز زنبق و یاس، فضای اطراف او را پر کردند. این ترکیب گلها به او حس آرامش و زیبایی میداد، گویی در میان دشتی از گلهای بهاری قدم میزند.
در پایان، نتهای پایه به زیبایی و به آرامی ظاهر شدند: چوبهای معطر و وانیل گرم و دلپذیر. این لایهها آرامش و ثباتی خاص به ارمغان میآوردند که تا ساعاتی طولانی با او باقی میماندند. هر بار استفاده از عطر ژاردیم نوبری د آفلو را یودورا، تجربهای جدید و متفاوت برای جولیا بود، پر از احساسات نو و خاطرهانگیز.
او لبخندی زد و تصمیم گرفت این عطر را در کمد همیشگیاش نگهداری کند، چرا که این عطر چیزی فراتر از یک رایحه، بلکه یک حس بود؛ حسی که میتوانست هر روز آرامش و شادی بیشتری به زندگیاش بیاورد. عطر ژاردیم نوبری د آفلو را یودورا نه تنها نمایندهای از هنر عطرسازی بود بلکه سفری بود به دنیایی از گلها و یادها.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب