ناموجود
یکی از روزهای خوب بهاری بود. نلی کنار پنجره نشسته بود و به آفتاب که از میان برگهای سبز درختان میتابید نگاه میکرد. هوا پر از عطر شکوفههای بهاری بود. نلی منتظر بسته جدیدی بود که بهزودی میرسید؛ عطر جدیدی از ژکیتی با نام عطر ژولی دلیکات ژکیتی.
زنگ در به صدا درآمد و نلی با شوق در را باز کرد. بسته رسید بود. او با دقت و شوق خاصی بستهبندی را باز کرد. بوی اعجابانگیز آن فوراً فضای اتاق را پر کرد. در لحظهای که شیشه عطر ژولی دلیکات ژکیتی را در دستش گرفت، یاد خاطرات زیبای گذشته افتاد.
ابتدا با اسپری کردن روی دست، رایحهی شاداب و ترش گریپفروت صورتی و لیموی سیسیلی به مشامش رسید. این نتهای ابتدایی چنان انرژیبخش بودند که او را به فضای تازه و سرزندگی دعوت میکردند. کمی بعد، نتهای میانی همچون شکوفههای بهاری پدیدار شدند؛ رایحهی دلانگیز گل صدتومانی و زنبق دره او را به قدم زدن در باغی خیالانگیز برد. در این میان، ردپای نتهای فرعی میوه اژدها حس متفاوتی به کار میبخشید.
در انتها، پایههای ماندگار عطر که شامل وانیل ماداگاسکار، سرو و مشک سفید بود خودنمایی کردند. این ترکیب احساس گرما و آرامش به او میداد. عطر ژولی دلیکات ژکیتی با ماندگاری بالا و ترکیب بینظیرش، تعریف جدیدی از لطافت زنانه به او ارائه کرد.
این عطر به نلی کمک کرد تا احساسات ناب و منحصر به فردی را تجربه کند و روزش را مملو از شادی و طراوت کند. عطر ژولی دلیکات ژکیتی نشاندهندهی حاصل تلاش کارمیتا ماگالیس، عطرساز ماهر، بود که توانست از دل طبیعت رایحهای به این زیبایی خلق کند.
نلی لبخندی بر لب داشت و میدانست که این عطر، یکی از بهترین انتخابهایش بوده است. او حالا دیگر آماده بود که با اعتماد به نفس بالا به زندگی روزمرهاش بازگردد و از روزهای تازهای که در پیش دارد لذت ببرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب