در یک ظهر دلانگیز و آرام، جایی دور از هیاهوی شهر، روستایی واقع در دل طبیعت بود. در این روستا، عطرساز برجستهای به نام برتران دوشافو زندگی میکرد. او به خلق آثاری معروف بود که در اعماق روح آدمی نفوذ میکردند و حسهایی بینظیر را برمیانگیختند. اما این بار، چالش جدیدی پیش روی او بود: خلق یک عطر با نام عطر جوبیلیشن فورتی من آمواج، یکی از ماندگارترین آثار برند آمواج.
اندیشههای برتران با یک قدم زدن آرام در باغچهاش آغاز شد. هنگامی که رایحههای نیمهوحشی تمشک و انگور سیاه را استشمام کرد، ایدهای همچون نوری درخشان از میان تاریکی ذهنش گذر کرد. تصمیم گرفت این رایحهها را در نتهای بالایی عطر جای دهد تا حس نوینی از شادمانی و انرژی را به ارمغان آورد.
نتهای میانی عطر جوبیلیشن فورتی من آمواج از ترکیبی باشکوه از بخور، دارچین و میخک تشکیل میشدند. این ترکیب شور و حرارت خاصی را به ارمغان میآورد و داستانی از سفری به سرزمینهای دور و افسونگر را روایت میکرد. در هر قطره از این عطر، عبوری از گرما و آرامش بهوجود میآمد که یادآور لحظات شگفتانگیز زندگی بود.
نتهای پایه همچون اوپوناکس، پچولی و عود، بخش نهایی این سمفونی عطری را کامل میکردند. این نتها به عطر طرفی مردانه و معتبر بخشیدند و همچون ردپایی از اصالت و تجمل همواره همراه کسانی بود که این عطر را انتخاب میکردند.
عطر جوبیلیشن فورتی من آمواج تنها یک عطر نبود، بلکه تجربهای بود از جادوی دستساز انسانی که روح طبیعت و ادویههای شرقی را به آغوش گرفته بود. این عطر همچون پلی بود بین گذشته و حال، جایی که خاطرهها و رویاها همزمان به تصرف مشتریان خود درمیآمدند و هر نفسی باعث ایجاد ارتباطی ناگسستنی میان بوینده و بوینده میشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب