ناموجود
در دل میلان، جایی نزدیک به کلیسای دلدوئومو، در یک کاخ باشکوه به نام بوسکونی، کودکی من شکل گرفت. پدرم، همانند یک خدایان به دنیای سینما معرفی شده بود. او بازیگری بزرگ بود که نامش در سراسر جهان پیچید. اما من، تنها یک دختر دوازده ساله بودم که در پی خاطراتی شیرین و فراموشنشدنی به یاد میآورم.
یکی از بهترین خاطراتم، تعطیلاتی بود که بر روی قایق بادبانی خانوادگیمان در دریای مدیترانه گذراندم. دریایی که آبی بیپایانش مرزهای بینهایت آسمان و آب را به دست میداد. در آنجا بود که عطری از جنس طبیعت و درختان، همراه با کمی تلخی خاک و زهرهگونهای از گلها، بر روی باد جاری میشد. آن عطر، عطر جاست رولت لن فرگرنس بود که از آن روز در ذهنم باقی مانده است.
عطر جاست رولت لن فرگرنس تلفیقی از رایحههای غریب و جادویی است که با نتهای اولیهای از گریپفروت آغاز میشود. در قلبش، بوی بینظیر زنبق حضور دارد و پایههایش را حسهای پیچیدهای از وتیور، خزه و سدر تکمیل میکنند. هرکدام از این نتها داستانی متفاوت از آن دریای بیپایان را به تصویر میکشند. یک همراه همیشگی برای زنان و مردان، که از تاکیدات چوبی و زمینی آن لذت میبرند.
میشل آلمایراک، هنرمند پشت این شاهکار عطری، با خلق جاست رولت توانسته حس و حالی فراموشنشدنی از زمان و مکان را به تصویر بکشد. با هر اسپری از این عطر، نوستالژیای از قایق بادبانی پدرم و دریای مدیترانه زنده میشود. تجربهای که شاید به واسطه عطر جاست رولت به واقعیت نزدیکتر شده است. این عطر جاودانه برای روحهای آزاد و دلهایی که به دنبال سفری بیانتها هستند، خلق شده است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب