ناموجود
در یکی از شبهای سرد زمستانی، هنگامی که نسیم آرام برف را به آرامی میرقصاند، داستانی به نام عطر خلط الحرم عبدالصمد القرشی آغاز شد. این داستان با یک زن جوان و پرشوق در یکی از بازارهای شلوغ اوایل هفته شروع میشود. او به دنبال عطری میگشت که به عمق وجودش نفوذ کند و حس خاصی را در او بیدار کند.
وقتی که به سالن پر زرق و برق برند عبدالصمد القرشی وارد شد، عطرهایی که هر کدام داستان خاص خود را داشتند، به سوی او جلب شدند. اما چیزی در یک گوشه، چشمک میزد: عطر خلط الحرم. او به آرامی بطری زیبا و شفاف آن را در دست گرفت و بوییدنش لحظهای او را به دنیایی دیگر برد.
عطر خلط الحرم با آکوردهای گلی، پودری و کهربایی، به صورت جادویی درمیآید و با حسی از شیرینی و گلهای سفید پر میشود. این عطر با خواهش گل رز و مشک آغاز میشود، در حالی که عطر عود در پسزمینهاش نجوا میکند. ترکیب این اسانس ها دنیایی از آرامش و انرژی مثبت را به او هدیه کرد.
در حالی که عطر خلط الحرم عبدالصمد القرشی روی پوستش نشست، لبخندی بر لبانش نقش بست. این عطر به مانند یک راز درونی، شخصیت و حرارت او را در برگرفت و او را به دنیای جدیدی از احساسات و تجربیات سوق داد. او میدانست که این عطر فراتر از یک خرید ساده است؛ این عطر تصویرگر داستانهای جدیدی است که هرکجا که بوزد، یادآور خواهد شد.
در آن شب زمستانی، عطر خلط الحرم عبدالصمد القرشی به مانند جواهری بر پوستش درخشید و او را به سوی ماجراهایی نو و خاص هدایت کرد. داستان او تازه آغاز شده بود و بوی این عطر، هر قدم او را با خاطراتی ماندگار پر میکرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی