در یک روز بهاری زیبا، بهاری که نسیم برایت قصههای دلنشین میگوید و آفتاب به نرمی بر پوستت میتابد، آنا تصمیم گرفت تا شگفتی دنیای عطرها را کشف کند. او به دنیال عطری بود که روحیه تازه و پرشور به او ببخشد. به هر مغازه ای که وارد میشد، بویی جدید را تجربه میکرد، اما هیچکدام به دلش نمینشستند، تا اینکه با عطر کیموچی میروجیا آشنا شد.
این عطر، ساخته شده توسط رامون مونگال، حس دریای بیکران و باغهای پر از گل را تداعی میکند. وقتی او شیشه عطر را باز کرد، ترکیبی از نتهای مرکباتی و آب دریا، همراه با رایحه گل برف و سدر به نرمترین شکل ممکن فضای اطرافش را پر کرد. بویی که انگار آنا را به سفر به جزایری دور و خیالانگیز دعوت میکرد.
آنا چشمهایش را بست و نفس عمیقی کشید. با هر نفس، عطر کیموچی میروجیا زندهتر میشد، بویی که ترکیبی از نتهای میوهای، یاسمن و خزه بلوط بود. این عطر با طراوت خاصی که از چوب صندل و مشک در انتها دارد، او را در آرامش و لذت فرو برد.
آنا احساس میکرد که این رایحه همه چیز را در مورد یک روز عالی بهاری ثبت میکند. او انتخاب خود را کرده بود. عطر کیموچی میروجیا همان چیزی بود که به دنبالش بود. عطری که نه فقط یک بو، بلکه یک تجربه بود. تجربهای از طراوت و شور جوانی.
هر باری که آنا خودش را با این عطر محبوبش معطر میکرد، حس زندگی تازه و پر از امید را تجربه میکرد. او میدانست که این عطر، یکی از رازهای کوچک و زیبای زندگیاش شده است، همراهی که همیشه در کنار او خواهد بود.
سایر تلفظها: کیموچی میروجیا, کیموچی میرورجیا, کیموچی مایروجیا, کیموچی میرورجیا, کیموچی میرورجیا, کیموچی مروجریا, کیموشی میروجیا, کیموشی میرورجیا, کیموشی مایروجیا, کیموشی میرورجیا, کیموشی میرورجیا, کیموشی مروجریا, کیموجی میروجیا, کیموجی میرورجیا, کیموجی مایروجیا, کیموجی میرورجیا, کیموجی میرورجیا, کیموجی مروجریا, کیموکی میروجیا, کیموکی میرورجیا, کیموکی مایروجیا, کیموکی میرورجیا, کیموکی میرورجیا, کیموکی مروجریا, کموچی میروجیا, کموچی میرورجیا, کموچی مایروجیا, کموچی میرورجیا, کموچی میرورجیا, کموچی مروجریا, کیموچیه میروجیا, کیموچیه میرورجیا, کیموچیه مایروجیا, کیموچیه میرورجیا, کیموچیه میرورجیا, کیموچیه مروجریا
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی