ناموجود
یکی از روزهای گرم تابستان که خورشید با نور طلاییاش شهر را روشن کرده بود، سارا تصمیم گرفت تا به ملاقات بهترین دوستش، نگین، برود. قرار بود یک روز خاص باشد، از آن روزهایی که برای همیشه در ذهن باقی میمانند. سارا میخواست با ظاهری خاص به ملاقات دوستش برود، به همین دلیل به سراغ مجموعه عطرهای خود رفت.
در میان شیشههای رنگارنگ و متنوع، یک شیشه خاص توجهش را جلب کرد: عطر اِل اِی اِستایل از مری-کیت و اشلی اولسن. نام این عطر او را به یاد روزهایی میانداخت که با نگین در خیابانهای لسآنجلس قدم میزدند و به جستجوی خاطرات جدید میپرداختند.
این عطر گلی با رایحهای از گلهای سفید، توبرُز و یاسمن بود؛ عطری که بوی خوشایندی از طراوت و حس زنانه را با خود به همراه داشت. وقتی سارا اولین پاف از عطر اِل اِی اِستایل را روی مچ دستش زد، بویی از گلهای سفید و اصیل همهجا پخش شد.
به نظر میرسید که این عطر مخصوص لحظات خاص و ملاقاتهای ویژه طراحی شده است، چرا که رایحه لطیف و آرامبخش آن باعث شد تا سارا حس خوشایندی از انرژی و نشاط را تجربه کند. عطر اِل اِی اِستایل از مری-کیت و اشلی اولسن، همان عطری بود که میتوانست لحظات عادی روز را به خاطرهای فراموشنشدنی تبدیل کند.
سارا با اعتماد به نفس و شادابی حاصل از این عطر، آمادهٔ دیدار با نگین شد. حالا میدانست که این عطر نه تنها ظاهر او را کامل کرد، بلکه حال و هوای یک روز به یادماندنی را نیز برایش به ارمغان آورده است. در نهایت، عطری که بوی خوش گلها را به یاد میآورد، بهترین انتخاب او برای چنین روزی بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی