در یک صبح زیبای پاییزی، محسن تصمیم گرفت که نگاهی تازه به روز خود بیندازد. او به دنبال عطری بود که بتواند با آن حس خاص و جذابیت پنهانی خود را نمایان کند. پس به عطر سازیهای محلهاش سر زد، اما هیچ عطری به اندازه عطر له کِی بمبئی پرفیومری نتوانست توجهش را جلب کند.
وقتی برای اولین بار بطری این عطر را در دست گرفت، بوی اولیه گریپفروت تازه با لیمو و ترنج، روحش را تازه کرد. حسی شبیه به نشستن در کنار دریا با نسیمی ملایم از مرکبات، که او را به دنیایی دیگر برد. محسن عاشق این حس تازگی شد.
اما عطر له کِی بمبئی پرفیومری تنها به بوی مرکبات ختم نمیشد. در قلب این عطر، ترکیبی از جوز هندی و چوبسدر، به همراه چوب گوایاک وجود داشت. این نتهای میانی، احساسی گرم و پر از اعتماد به نفس به او میبخشید که مثل پوستری از یک ماجراجویی ناشناخته بود.
اما هنوز داستان این عطر کامل نشده بود. پیوستن وتیور، مریم گلی و مشک به نتهای پایه، راهی برای تعریف یک پایان زیبا به داستان روز او فراهم کرد. رایحهای از زمین و طبیعت که محسن را به یاد زوایای ناشناخته و عمیق وجودش میانداخت.
محسن با هر بار استفاده از عطر له کِی بمبئی پرفیومری، بخشی از شخصیت خود را نمایان میکرد. عطر او را با حس طراوت و شادابی آغاز میکرد، با گرمی و عمق ادامه میداد و در نهایت، با تعادلی زیبا از زمین و مشک، او را به مقصدی آرام و قدرتمند میبرد. او متوجه شد که با این انتخاب، نه تنها بوی خوش به جهان اطراف خود میبخشد، بلکه بخشی از داستان روزهای زندگیاش را با دیگران به اشتراک میگذارد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی