ناموجود
روزی روزگاری در دل کوچههای پر از رنگ و نور میدان شهر، زنی به نام سارا زندگی میکرد. او زنی بود که از عطرها برای بیان خود استفاده میکرد. هر صبح که از خواب بیدار میشد، اولین کارش انتخاب عطری بود که با احساسات و برنامههایش هماهنگ باشد.
یک روز که هوا بوی بهار میداد، تصمیم گرفت به فروشگاههای عطر در مرکز شهر برود تا برای خود یک عطر جدید بخرد. بعد از اینکه چندین عطر مختلف را امتحان کرد، دستانش به یک شیشه زیبا و خیرهکننده رسید. نام آن عطر لایف کالر بای کنزو تاکادا فور هر ایون بود. او به محض اینکه شیشه را در دستانش گرفت، احساس کرد که این همان چیزی است که دنبالش بود.
عطر با ترکیبی از رایحههای گلی و میوهای شروع شد. این ترکیب او را به یاد رنگهای شاد و گرم یک روز آفتابی انداخت. رایحههای شیرین و میوهای آن، حس تازهگی و نشاط را با خود به همراه داشتند. اما چیزی که برای سارا این عطر را خاص میکرد، حضور ظریف رایحههای مرکبات و حس آرامشبخشی بود که او را به دنیایی متفاوت میبرد.
در طول روز، هر جا که میرفت، توجه افراد را به خود جلب میکرد. دوستانش همیشه از او میپرسیدند که نام این عطر چیست و از کجا آن را تهیه کرده است. او با لبخندی گفت: عطر لایف کالر بای کنزو تاکادا فور هر ایون.
این عطر نه تنها رایحهای خوشبو بود، بلکه داستانی از حسها و لحظهها را نقل میکرد. سارا احساس کرد که این عطر، با او به بیان داستانهایی از شجاعت، شادی و خودباوری کمک میکند. این عطر به نمادی از ظرافت و زیبایی او تبدیل شد و او هر روز با افتخار از آن استفاده میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب