ناموجود
در یک روز گرم تابستانی در خیابانهای پرجنبوجوش تهران، نسیمی خنک و دلنشین به مشام میرسید. این نسیم معطر، داستانی جدید را روایت میکرد. دختری با ظاهری ساده و دلنشین، اما با حضور محکم و خاطرهانگیز، در حال قدم زدن بود. نام او سارا بود و عطر مورد علاقهاش، عطر لایت سیکل کازمتیکس، همراه همیشگی او.
سارا هر روز صبح با ذوق و شوق، بطری شیشهای عطرش را برمیداشت و با یک پاف سبک، رایحهای از لیموی سیسیلی، بامبو، ملون و سیب سرخ فضا را پر میکرد. این بوی تازه و خوشمزه، یعنی حضور عطر لایت سیکل کازمتیکس، با هر نفسی که میکشید، او را به دنیای دیگری میبرد. از خیابانهای شلوغ تهران، وارد باغی سحرانگیز و پوشیده از گلهای یاس و رز سفید میشد.
این عطر با ترکیبی از مشک، سدر و کهربا به پایان میرسید، رایحه چوبی و سبکی که اثری ماندگار از خود به جای میگذاشت. هر کجا که میرفت، همه از بوی خاص او تعریف میکردند، انگار که مثل یک عطر امضایی، او را معرفی میکرد.
سارا فکر میکرد که چطور یک عطر میتواند چنین تاثیر عمیقی بگذارد. اما او فقط آن را میدانست، احساسش میکرد و این برایش کافی بود. وقتی از کنار مردم عبور میکرد، سرها به سوی او برمیگشتند و مردم به دنبال منبع این رایحه دلنشین بودند.
در پایان آن روز طولانی، سارا متوجه شد که داستان زندگیاش با عطر لایت سیکل کازمتیکس جذابتر شده است. این عطر نه تنها او را با انرژی و نشاط همراهی میکرد، بلکه به او این امکان را میداد تا داستان خودش را دوباره و دوباره روایت کند. یک رایحه بینظیر که به هر لحظه زندگی جان میبخشد.
عطر لایت، آن هم از برند معروف سیکل کازمتیکس، چیزی بیش از یک رایحه ماندگار است، مثل یک یادآوری از لحظات ناب و تکرار نشدنی.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب