ناموجود
در یک غروب دلانگیز پاییزی، در کوچهپسکوچههای شهر، عطری خاص هوای اطراف را تسخیر کرده بود. این عطر، به محض راه یافتن به مشام، حس و حالی متفاوت ایجاد میکرد. نازنین، که از دیگران سرزندهتر و پر جنبوجوشتر بود، در مغازهای کوچک و دنج، به دنبال عطری منحصر به فرد میگشت.
فروشنده با لبخندی مهماننوازانه به او نزدیک شد و گفت: آیا به دنبال عطر خاصی هستید؟ نازنین با نگاهی پر از انتظار و شور گفت: بله، عطری که بتواند روزهای مرا خاصتر کند.
نازنین آزمایشی روی دستش زد. قطرهای از عطر لیلیت جی روی مچ او پاشیده شد. لحظهای چشمانش را بست و استشمام کرد. لایههای ابتدایی، ملایم و لطیف بودند و حال و هوای تازهای بخشیدند. پس از چند دقیقه، عطر جذابتر و عمیقتر شد.
نازنین احساس کرد این همان عطری است که همیشه به دنبال آن بوده است؛ عطری که توانست از نظر بو، با دلشارت ارتباط بگیرد و داستانهای ناگفتهاش را زنده کند. او با اشتیاق عطر لیلیت جی را خرید و با لبخندی بزرگ مغازه را ترک کرد.
با عطر عطر لیلیت جی، هر روزش رنگ و بویی تازه به خود میگرفت. عطر متأسفانه من نمیتوانم بهطور دقیق به شما بگویم کدام کلمه مورد نظرتان است. لطفاً نام یا کلمه خاصی را که به تلفظ آن نیاز دارید، مشخص کنید. به نمادی از لحظات خاص او تبدیل شده بود؛ لحظاتی که با هر بار استفاده از این عطر، دوباره تجربهشان میکرد.
سایر تلفظها:
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی