در یک روز بهاری و دلانگیز در یکی از کوچههای دیدنی پاریس، مادام کلر، یکتای رایحهها، به دنبال عطری متفاوت بود. او در میان ویترینهای پر زرق و برق بوتیکها، به بطری زیبای عطر ل اینترادیت او دو تویلت ژیوانشی برخورد. بطری به رنگ شفاف و لطیف با طراحی منحصر به فردی که خطهای ظریف طلایی را به یاد میآورد، دلش را ربود.
با اولین اسپری از عطر ل اینترادیت او دو تویلت ژیوانشی، حس گرمی و شادابی از مرکبات تازه مثل پرتقال و برگاموت به او دست داد. این آغاز روشن و تازه، حس قدم زدن در یک باغ مرکباتی را به او القا کرد. اما داستان این عطر در اینجا ختم نمیشود. در قلب خود، آغوشی از گلهای یاسمن و مریم را بههمراه دارد که هر بویی از آنها شانی بر شانهی دیگری میگذارد.
این رایحهی گلفام سفید، مادام کلر را به دنیایی از لطافت و زنانگی برد. همچون پوششی نرم و دلنشین که رمز و راز زنانه را نمایان میکند. لمس انتهایی عطر نیز با پایهای از چوب صندل و مشک، او را در بر گرفت و حس گرمایی زمینی و عمیق به او داد که همچون آغوشی مهربان، او را احاطه کرده بود.
مادام کلر متوجه شد که این عطر تنها یک رایحه نیست، بلکه تجربهای است از سفر در دنیای احساسات. حس اعتماد به نفس و جذابیتی که این رایحه به او میبخشید او را واداشت که بطری دیگری از این عطر را برای دوستش کاترین بخرد. شاید او هم در این داستان زیبا شریک شود.
هر روز که مادام کلر از عطر ل اینترادیت او دو تویلت ژیوانشی استفاده میکند، یادآور همان روز بهاری است که رایحهای از زندگی و عشق بر دلش نشسته بود؛ و او میداند که هر بار این تجربه را تازه میکند، گویی دوباره همان روز را زندگی میکند. این عطر هدیهای از دل طبیعت و هنر به یاد او است که هرگز فراموش نمیشود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب