ناموجود
در یک روز آفتابی در شهر رویاهای فرانسه، زنی به نام مریم تصمیم گرفت که روز خود را با یک خرید ویژه شروع کند. او به فروشگاه معروفی رفت که همیشه پر از عطرهای بینظیر و خاص بود. مریم عاشق رایحههای خاص و بینظیر بود. او به دنبال عطری میگشت که همزمان تازه، گلی و پودری باشد.
با ورود به فروشگاه، چشمش به عطر عطر لیوار لویی فرود افتاد. طراحی شیشه آن با رنگهای متنوع و روبانهای شیک، او را مجذوب کرد. این عطر از مجموعه مشهور Riviera بود، معروف به ایجاد حس شادابی و تازگی در روح و روان.
وقتی مریم درب بطری را باز کرد، اولین بویی که به مشامش رسید، ترکیب خوشایند چای سبز و ترنج با فلفل صورتی بود. این نتهای ابتدایی، حس خوشایندی از تازگی را القا میکردند. او با خود فکر کرد که این همان عطری است که میتواند روزش را پر از انرژی کند.
با گذشت زمان، نتهای میانی به آرامی آشکار شدند. گل صد تومانی، بنفشه، پیچ امینالدوله و گل رز با هم ترکیب شدند و بویی بینظیر و دلنشین ایجاد کردند. مریم نمیتوانست از بو کردن پوست دستش خسته شود. این رایحههای گلی، روحش را پر از شادی و زمزمههای عشق ساختند.
سرانجام، نتهای پایانی با مشکی، آمبر سفید، چوب سدر و میموزا او را غرق در احساسی از آرامش و رایحهای ماندگار کردند. عطر لیوار لویی فرود با این ترکیب نهایی، مریم را مطمئن ساخت که انتخاب درستی داشته است.
مریم با لبخندی از فروشگاه بیرون آمد. او میدانست که عطر لیوار لویی فرود نه تنها روز او، بلکه روزهای آیندهاش را نیز پر از حس طراوت و لطافت خواهد کرد. هر بار که از این عطر استفاده کند، نه تنها به یاد آن روز زیبا خواهد افتاد، بلکه حس بینظیری از اعتماد به نفس و زنانگی را تجربه خواهد کرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب