ناموجود
روزی در یک شهر کوچک، دخترکی با قلبی پر از رویاها و آرزوها، همراه با بوی شگفتانگیز عطرها خود را در داستانهای متعدد غرق میکرد. او به دنبال عطری میگشت که بتواند احساسات عمیق و لطیفش را به تصویر بکشد. سرانجام، بعد از جستجویی طولانی، به عطر لاو کالرز آبله رینها رسید.
عطر لاو کالرز آبله رینها ترکیبی بینظیر از رایحههایی بود که در روح و جان جاری میشدند. وقتی شیشه کوچک عطر را در دست گرفت، نقطه آغاز ماجراجوییاش همان لحظه بود. با اسپری اول، حسی از طراوت و تازگی تمشک و ترنج و لیمو سیسیلی به مشامش رسید. احساسی که او را به دشتهای پرگل و آفتابگیر برد، جایی که نفسهایش با نفسهای طبیعت یکی میشد.
دخترک که هنوز دوست داشت رویاهایش را گسترش دهد، لایه میانی عطر را استشمام کرد؛ گاردنیا، یاس و رز، همچون باغی سحرآمیز که در میانه تابستان به رقص و جلوه در میآمد، او را در میان گلها غرق کرد. هر نت از این بوی جادویی، داستانی از عشق و جوانی را روایت میکرد.
اما آنچه که او را به عمق داستان میبرد، نتهای پایه عطر بود. دانه تونکا، چوب صندل و بنزوئین، حسی از گرما و ماندگاری به رویاهایش بخشید. عطری که حتی با گذشت زمان نیز در خاطراتش ماندگار میماند و یادآور لحظههای خاص و بیتکرار زندگیش میشد.
عطر لاو کالرز آبله رینها نه تنها عطر بود، بلکه دروازهای بود به دنیایی پر از حس و عاطفه، جایی برای رهایی از شلوغیها و یافتن آرامش در درون. دختری از آن شهر کوچک، هرگاه که دلش برای داستانهای شیرینش تنگ میشد، با این عطر به سفر میرفت و در هر قدم، رنگی از عاشقانههای ناب بر دنیای واقعی خود میپاشید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب