در یک عصر گرم تابستانی، وقتی خورشید به آرامی در آسمان پایین میرفت، نغمه با عجله به سمت میز آرایشش رفت. مهمانی بزرگی در پیش داشت و میخواست با حضوری بینقص، تمامی نگاهها را به خود جذب کند. او میخواست عطری را انتخاب کند که همواره در خاطر دوستان و آشنایانش باقی بماند. به سمت قفسه عطرهایش دست دراز کرد و عطر لاوز لمون سنت دانا را برداشت.
عطر لاوز لمون سنت دانا، با آن رایحه تازه و مرکباتیاش، از همان لحظه اول یک حس متفاوت را در فضا منتشر میکند. نغمه با لبخندی ظریف شیشه عطر را باز کرد و بوی دلپذیر لیمو به سرعت فضای اتاق را پر کرد. احساسی از تازگی و انرژی به او دست داد؛ حسی که دقیقاً همان چیزی بود که در آن شب نیاز داشت.
این عطر با رایحه بینظیر مرکباتی، به نغمه احساسی از نشاط و شادابی میبخشد. او به کناری ایستاد و به آرامی عطر را روی مچ دست خود اسپری کرد. بویی که از آن برمیخاست، ترکیبی هنرمندانه از خنکی و طراوت لیموهای تازه به همراه لطافت خاصی بود که به تدریج آشکار میشد.
نغمه آماده شد و به جمع دوستانش پیوست. همانطور که وارد جمعیت شد، حس میکرد همه با تحسین و شگفتی به او نگاه میکنند. یکی از دوستانش با لبخند گفت: چه عطری استفاده کردی؟ خیلی انرژیبخش است! نغمه با خوشحالی پاسخ داد: عطر لاوز لمون سنت دانا است.
شب به خوبی پیش رفت و نغمه با وجود تمامی تحسینها و توجهات میدانست که انتخاب این عطر باعث به یاد ماندنی شدن حضورش شده است. لاوز لمون سنت دانا، او را به یاد روزهای خاطرهانگیز و پر از طراوت تابستانی میانداخت. حالا میدانست که همیشه این عطر را به عنوان همراهی مطمئن در کنار خود خواهد داشت.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی