Magnum Iris Ramón Béjar

توضیحات

داستان از یک روز پاییزی آغاز می‌شود. وقتی نسیم خنک، برگ‌های خشک را در خیابان‌های شهر به رقص درآورده بود. آنا روز شلوغی پیش رو داشت. امروز قرار بود در رویدادی مهم شرکت کند. او به دنبال عطری بود که همیشگی نباشد. چیزی که حس درونش را بازتاب دهد؛ چیزی مانند عطر مگنوم آیریس رامون بجار.

آنا به بوتیک عطر مورد علاقه‌اش رفت. وقتی درب فروشگاه را باز کرد، عطرهای گوناگون با رنگ‌ها و رایحه‌های جذاب به استقبالش آمدند. اما او می‌دانست که چه چیزی می‌خواهد. به سراغ قفسه‌ی عطری رفت که عطر مگنوم آیریس رامون بجار در آنجا قرار داشت. این عطر نگاهی میان گل‌ها و چوب‌های معطر داشت. ترکیبی خاص از رایحه‌ای که با بوی زنبق و ترنج آغاز می‌شود.

وقتی آنا درب شیشه‌ی عطر را باز کرد، خود را در باغی پر از بنفشه، یلانگ یلانگ و یاسمین یافت. در این لحظه، هرچه بیشتر به رایحه‌ی عطر مگنوم آیریس رامون بجار توجه می‌کرد، داستانی از پیچیدگی و عمق را در آن کشف می‌کرد. هر نت بویی از دنیایی دیگر بود. بویی که همچون سفر به نقاط دوردست، طعم زندگی را در خود داشت.

بس که عطر مگنوم آیریس رامون بجار خاص بود، یادآوری روزهایی بود که گرمای مشک و خس خس هائیتی را با لحنی شیرین و خاکی به ارمغان می‌آورد. هاله‌ای از جذابیت و اعتمادبه‌نفس، آنا را در بر گرفت. عطر چوب‌های گرانبها و زمین بکر او را به سرزمینی خیالی برد.

آنا مسیر خود را به سمت رویداد پیش گرفت. با هر قدم، حس می‌کرد که این عطر نه فقط یک بوی خوشایند است، بلکه داستانی از او و شخصیتش را روایت می‌کند. در هر برخورد، این عطر بود که بیش از کلماتش، هویت آنا را به دیگران معرفی می‌کرد. و اینچنین بود که آنا با عطر مگنوم آیریس رامون بجار به داستانی جدید در مسیر زندگی‌اش قدم گذاشت.