Designer
Perfumer
Gender
سال عرضه
ناموجود
در یک شب بارانی در پاریس، وقتی که قطرههای باران آرامآرام روی سنگفرشهای خیابان میرقصیدند، یوهان تصمیم گرفت تجربهای تازه را شروع کند. او همیشه به دنبال عطرهایی بود که بتوانند داستانی برایش بگویند. داستانی که او را با خود به دنیای دیگری ببرد.
با نگاهی به ویترین فروشگاه عطر، چشمش به نوشتهای زیبا افتاد: عطر مایستوس آلما پرفیومز هزار نهصد و چهل و هشت. کنجکاویاش تحریک شد. وارد فروشگاه شد و به سراغ این عطر رفت. با اولین اسپری، شکوه و عظمت این عطر او را در برگرفت.
نتهای آغازین ترنج، نیلوفر آبی و چای سبز، بوی تازهای مانند نسیم صبحگاهی را ایجاد کردند. کمکم نتهای میانی کاسیوس، فلفل سفید و میخک با لطافتی خاص ظهور کردند و حسی از گرما و انرژی به محیط دادند. لایههای پایهای پاچولی، اولیبانوم، وتیور و عود کامبوجی آرامش و وقار خاصی به ارمغان آوردند.
یوهان احساس کرد که عطر مایستوس آلما پرفیومز هزار نهصد و چهل و هشت نه فقط یک عطر، بلکه سفری به دل طبیعت و هنر است. این عطر او را به یاد میآورد که چگونه میتوان سنت و تکنولوژی را با هنر ترکیب کرد و نتیجهای بینظیر به دست آورد.
هر بار که این عطر را استفاده میکرد، به یاد میآورد که چگونه در آن شب بارانی، داستانهای هزار و یک شب در ذهنش جان گرفتند. برای یوهان، این عطر نه تنها نمایانگر شاهکار بودن خودش بود، بلکه یادآور لحظاتی بود که تنها با بوییدن آن میتوانست به اوج زیبایی برسد.
عطر مایستوس آلما پرفیومز هزار نهصد و چهل و هشت، همواره در یاد او باقی خواهد ماند به عنوان عطر بزرگی که او را به دنیایی دیگر میبرد. یک تجربه یگانه که تنها با بوییدن آن ممکن بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب