شامگاه یک روز پاییزی بود. نسیم خنکی میان برگهای زرد و نارنجی درختان میوزید و حس نوستالژیکی در دل همه ایجاد میکرد. حمید، مردی که همیشه بهدنبال کشف عطرهای منحصر بهفرد بود، در جستجوی چیزی متفاوت و خاص، به بوتیک محبوبش پا گذاشت. پس از نگاهی دقیق به قفسهها، چشمش به بستهای خیرهکننده افتاد که نویدبخش یک تجربهی بینظیر بود: عطر مارکوئیس انگلیا پرفیومری.
تنها با بوییدن اولین قطره از این عطر، سیلابی از احساسات به سراغش آمد. نتهای مرکباتی لیمو و لایم، همراه با ترشی ملایم برگاموت، مانند انفجاری از انرژی و تازگی در ذهنش طنین انداز شد. این آغاز زیبا، مثل شروع یک موسیقی آرام، به او نوید یک داستان جذاب را میداد.
با عبور از نتهای اولیه، او به دنیای میانی عطری نفوذ کرد که پر از رنگهای نرم و لطیف لاوندر و رزماری بود. انگار که در دشتی پر از گلهای وحشی قدم میزد. چیزی که بیش از همه او را مجذوب کرد، هماهنگی شگفتانگیز میان آنگلکا و تخم گشنیز بود که رایحهای تازه و گیاهی را به وجود میآورد.
اما شگفتی تمام ماجرا نبود. با رسیدن به نتهای پایانی، حمید وارد دنیایی پر از گرما و لطافت شد. نتهای چوبی و مشک، همراه با کهربا و خزه، حالتی شاهانه و باوقار به عطر مارکوئیس انگلیا پرفیومری میبخشید. این ترکیب بینظیر باعث شد تا حمید حس کند که در مراکز قدرت و شکوه قدم برمیدارد.
عطر مارکوئیس انگلیا پرفیومری، با رایحهای آروماتیک و ادویهای، توانست تجربهای خارقالعاده به حمید هدیه دهد. این عطر، مناسب برای مردانی است که به دنبال یک هویت عطری متفاوت و باکلاس هستند. تجربه حمید با این عطر، داستانی بود که بارها و بارها بخواهد آن را تکرار کند. در نهایت، این رایحه برای او نه تنها یک انتخاب، بلکه بخشی از شخصیتش شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب