ناموجود
یک روز گرم و زنده، شهر مدینه با نور طلایی خورشید صبحگاهی به روشنی میدرخشید. آفتاب، لطافت گلهای بهاری را بیدار کرده بود و عطر لطیف و دلنشین آنها هوا را پر کرده بود. شهر از همیشه بیشتر بوی زندگی میداد.
در این فضای جادویی، علیرضا و سارا، دو دوست قدیمی، در آستانه یک تجربه بویایی جدید بودند. آنها تصمیم گرفتند عطر مدینا فلوراسنت را امتحان کنند. هر دو کنجکاو و هیجانزده بودند تا ببینند این عطر چه احساساتی را در آنها بیدار میکند.
با اولین اسپری، نتهای آغازین ترنج و لیمو به سرعت فضایی معطر و مرکباتی ایجاد کردند که قلب آن دو را با تازگی و حیات پر کرد. علیرضا به سارا گفت: بوی مدینه است، شهری که همیشه در خاطرت ماندگار خواهد بود.
لحظاتی بعد، نتهای میانی سنبل، یاسمن و زعفران به آرامی ظاهر شدند. سارا عمیقاً نفس کشید و گفت: این همان بویی است که تو را به دنیای رویاها میبرد. بوی یاس و زعفران همیشه حسکننده لحظات ناب عاشقانه است.
در پایان، نتهای پایه عطر مدینا فلوراسنت با وتیور، پچولی و ریشه زنبق، حس زمینی و عمیق آرامشی را با خویش به ارمغان آوردند. این نتها همانهایی بودند که عمق و استحکام دوستی علیرضا و سارا را به تصویر میکشیدند.
عطر مدینا فلوراسنت نه تنها عطر یک روز در مدینه بود، بلکه داستانی بویایی بود که همه حواس را درگیر میکرد و در خاطر ماندگار میشد. داستانی که با هر بار استفاده دوباره زنده میشود و روح شهر گلگون مدینه را به خود فرا میخواند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب