ناموجود
در یکی از شبهای زیبای پاییز، علی در خانهاش تنها بود و با نوای آرام یک آهنگ کلاسیک خود را مشغول کرده بود. ناگهان نگاهش به قفسهای افتاد که عطرهایش را در خود جای داده بود. دستش به سمت شیشه جذابی رفت که مانند آسمان شب پر از ستاره، درخشان بود. “عطر میدنایت این پاریس ون کلیف اند آرپلز” که به طور خاص برای لحظات خاصی همچون این طراحی شده بود.
وقتی علی کمی از آن اسپری کرد، موجی از حسهای منحصر به فرد فضای اتاق را پر کرد. نتهای اولیه این عطر جذاب با رایحه چرم، ترنج و لیموی امالفی آغاز شد. خاطراتی از پیادهرویهای شبانه در خیابانهای سنگفرش پاریس در ذهنش زنده شد. به زودی، ترکیب گلهای موگه و چای در قلب این عطر، حسی متعادل و آرامشبخش به او بخشید.
اما زیبایی اصلی عطر میدنایت این پاریس ون کلیف اند آرپلز در پایه گرم و شیرین آن پنهان بود. لوبیای تونکا و بخور، حسی اسرارآمیز و دلنشین خلق کرد. بادامی که در پایه این عطر موج میزد، با اضافه کردن حسی کمی شیرین و مغزگونه، به خوبی با کهربا تلفیق شد.
این ترکیب جادویی، برای علی مانند ورقهای یک کتاب داستان عطرین بود؛ سفری به اعماق شبهای پرستاره پاریس. او میدانست که این عطر نه تنها او را، بلکه هرجایی که قدم میگذارد، به یک پاتوق عاشقانه بدل میکند. این احساسات زیبا و عمیق، به لطف کار هنرمندانه عطرسازان، دومیتی برتیه و اولیویه پولژ، امکانپذیر شده بود.
هر شب، علی با استفاده از این عطر، در میان خیالات و خاطرات خود غرق میشد. این عطر نه تنها بخشی از زندگیاش شده بود، بلکه به او نوید یک شروع تازه و احساسی ناب را هم میداد. میدنایت این پاریس، عطر مردی که عاشق رویاهای شبانه است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب