در یک عصر دلانگیز پاییزی، آسمان به رنگ غروب آفتاب خوابیده و باد ملایمی در هوا جریان داشت. نسیم سرد برگهای خزانزده را با خود میبرد و با هر قدم، زمین را به فرشی از رنگها تبدیل میکرد. در این میان، زنی با حال و هوای خاص خود، پالتوی گرمش را محکمتر به خود پیچیده بود و رایحهای بینظیر و دلنشین از او در فضا پراکنده میشد. عطر میس اِج سوئیس عربین او را همراهی میکرد؛ عطری که با هر استشمام، داستانی از زیبایی مدرن و روح جوانی را روایت میکند.
عطر میس اِج با نتهای ابتدایی برگهای سبز و ترشمزه ریواس آغاز میشود. این ترکیب باشکوه با تلخی ملایم ترنج، حس تازگی خاصی به این لحظات بخشیده بود. زن قدمزنان وارد باغی میشود که عطر سوسن و گلهای زیبای دیگری چون گل برف، گاردنیا و صدتومانی در هوا پیچیده بودند. هر گامی که برمیداشت، گلهای این باغ شگفتانگیز به او لبخند میزدند و او را به پیش میخواندند.
زمان میگذشت و این حضور رایحههای گلی، به آرامی به نتهای پایهای از مشک، خزه بلوط، و وتیور تبدیل میشد. این ترکیب با لمحهای از نتهای پودری، آرامش شبانه را به همراه داشت و تصویری از شبی که در پیش رو داشت را به ذهنش میآورد. شب با عطر میس اِج سوئیس عربین، بویش چون سایهای از خیال او را دنبال میکرد و در هر لحظه جذابیت تازهای رقم میزد.
او در کوچههای شهر گام برمیداشت و هر جا که میرفت، نگاهها به سوی او برمیگشت. جذابیت و وقار او بیهمتا بود و عطر میس اِج سوئیس عربین او، همچو نوری در تاریکی شب، برایش دنیایی از زیبایی و قدرت میآفرید. در این شب پاییزی خاص، او تجسمی از شکوه و بلندپروازی بود؛ او بود، میس اِج.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب