در گوشهای از کافهای دنج، نسیم خنکی از پنجره باز میوزید. مینا فنجان قهوهاش را به آرامی بلند کرد و در حالی که به دوردستها خیره شده بود، به عطری فکر میکرد که به تازگی کشف کرده بود. عطر میس گری فیوروجی، مانند رازی دلنشین، جسم و جان او را در برگرفته بود.
اولین مواجههاش با این عطر، در یک عصر بارانی بهاری بود. وقتی که از میان انبوهی از عطرهای متنوع عبور میکرد، ناگهان رایحهای او را متوقف کرد: تلفیقی از میوههای قرمز و رز وحشی. این آغاز مسحورکننده عطر میس گری فیوروجی بود.
هر بار که این عطر را بر روی مچ دست خود اسپری میکرد، چشمانش برای لحظهای بسته میشد تا بتواند در اوج این رایحه متفاوت غرق شود. در قلب عطر، گلهای صدتومانی و یاسمن همانند نوازشهای ملایم، نفس را بر جان او میتافتند و به او حس آرامشی وصفناپذیر میبخشیدند.
در لایههای پایه، حضور دلپذیر رز و پاتچولی، با نتهای چوبی ترکیب میشد و اثری ماندگار را از خود به جا میگذاشت. این ترکیب، داستانی از اعتماد به نفس و شجاعت بود که مینا را به یاد لحظات خاص زندگیاش میانداخت.
میس گری فیوروجی برای زنانی طراحی شده بود که به دنبال چیزی فراتر، به دنبال اثری از آزادی و رهایی در زندگیشان بودند. گروه بویایی شیپر منحصر به فرد این عطر، با طراوت و تازگی خاصی، جلوهای از طبیعت را در خود جای داده بود.
با هر باری که از این عطر استفاده میکرد، حس میکرد که گویی در دل یک باغ سحرانگیز قدم میزند. باغی که در آن، تمامی عناصر طبیعت با هماهنگی کامل در کنار هم قرار گرفتهاند تا لحظاتی جادویی برای او به ارمغان بیاورند.
عطر میس گری فیوروجی برای مینا نه تنها یک رایحه، بلکه داستانی از زیبایی و روحبخشی بود که او را در ماجراجوییهای زندگیاش همراهی میکرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی