در دل یک صبح بهاری، وقتی که هنوز خورشید به آرامی از پشت ابرها سرک میکشد، شوقی در دل جولیا پیچید. او تصمیم گرفت که امروز روزی خاص باشد. چند دقیقه بعد، جولیا در مقابل آینه ایستاد و بطری عطر میس جولی آرنو سورل را برداشت. این عطر هیچگاه او را ناامید نکرده بود.
با اولین پاف، موجی از تازگی با رایحههای سیب و لیمو فضای اتاق را پر کرد. حس خنکی آب مانند نسیمی ملایم به جولیا اصابت کرد و او را به یاد روزهای خوش کنار ساحل انداخت. عطر میس جولی آرنو سورل به این صبح ساده، رنگ و بوی خاصی بخشید.
کمی بعد، رایحهی دلنشین فریزیا و نیلوفر آبی به مشامش رسید. این روایح او را به باغی پر از گلهای رنگارنگ و خیرهکننده برد. حس شیرینی و لطافت وانیل نیز به ترکیب افزوده شد و جولیا خود را در میان دنیایی از شکوفههای سفید و صورتی تصور کرد.
لحظاتی بعد، نتهای پایه با بودن چوب صندل و سدر، او را به مقصد دیگری هدایت کردند. ترکیب چوبی و تند و مشک، حس گرما و صمیمیتی به وجود آورد که باعث شد جولیا احساس کند که این روز، روز فتح تمامی آرزوهایش است.
این عطر با تواناییاش در تغییر لحظهها، بر او تأثیر گذاشت. جولیا حس کرد که آماده است تا دنیا را با تمام زیبایی و شگفتیهایش تجربه کند. بخشی از این آمادگی، مدیون این شاهکار عطری بود که با هر بار استفاده، داستان جدیدی برای او تعریف میکرد.
بدون آنکه بداند، جولیا وارد دنیایی شده بود که در آن رایحههای عطر میس جولی آرنو سورل هر لحظهاش را با یادآوری خاطرات شیرین و امیدبخش لمس میکردند. و همین او را به میس جولی واقعی تبدیل کرده بود؛ زنی با اعتماد به نفس و آماده برای هر لحظهی زیبا و ناشناخته.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب