ناموجود
زمستان بود و هوا سرما را به لبها آورده بود. بارانی نازک بر زمین میبارید و طراوتی جادویی به هوا بخشیده بود. داخل یک عطر فروشی کوچک و قدیمی شدم. دقیقاً نمیدانستم چه دنبال میکردم، اما بوی معطر عطر مور ایز مور ویلجرمین مرا به خود جذب کرد.
قدم به قدم به سوی پیشخوان رفتم، جایی که بطریهای عطر با شکوه روی هم چیده شده بودند. عطر مور ایز مور ویلجرمین با برچسبی که نام رادریگو فلورس-روکس را به خود میدید، جلوهای متفاوت داشت. این عطر داستانی از تصاویر کاراوادجو، نقاش بزرگ ایتالیایی، را بازگو میکرد. ترکیبی از روشنی و تاریکی، همچون نقاشیهای کاراوادجو که نور و سایه را در کنار هم به تصویر میکشد.
نتهای ابتدایی داوانا، اسمانتوس چینی و مریم گلی تصویری از باغی را در نسیم صبحگاهی به یاد میآوردند. بوی میانی، ترکیبی از آب گل رز، گل طلایی و چرم، حسی گرم و چوبین به فضا میداد. این عطر، بخشی از یک رؤیاست که با همآوایی نتهای نهایی امبرت، وتیور هایتین و پاچولی سنگاپوری به کمال میرسد.
عطر مور ایز مور ویلجرمین سفری بیپایان به دنیایی از هنر و بویایی است. بویی است که هم مردان و هم زنان را به ضیافتی از رایحهها دعوت میکند. در آن لحظه، احساس کردم که این عطر تنها یک شیشه معطر نیست، بلکه یک اثر هنری است که میتواند هر روز شما را به دنیایی از افکار و احساسات تازه ببرد.
زمانی که فروشگاه را ترک میکردم، هنوز بوی این عطر با من بود. بویی که همچون ردپایی از هنر و زیبایی، مرا در خیابانهای بارانی شهر همراهی میکرد و یادآوری میکرد که گاهی اوقات، بیشتر واقعاً بیشتر است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب