ناموجود
روزگاری در شهری بزرگ، مردی به نام آریا زندگی میکرد. او به دنبال عطری میگشت که شخصیت منحصر به فردش را بیشتر نمایان کند. پس از جستجوی فراوان، به بوتیکی شیک و لوکس رسید که هرکسی که واردش میشد، عاشق عطرهای بیهمتایش میشد. نام عطر مور لدِر جودیت لیبر بر زبانهی فروشنده خوشصدایی جاری شد که با لبخندی گرم از او استقبال کرد.
آریا با شنیدن نام عطر مور لدِر جودیت لیبر کنجکاو شد. بطری جادویی درخشندهای جلوه میکرد که بویی دلنشین را در فضا پخش کرده بود. با اولین اسپری، عطری ترکیبی از فلفل سیاه و لیمو در فضای اتاق خودنمایی کرد. این شروع متفاوت، نشان از داستانی عمیق و ماجراجویانه داشت.
پس از چند لحظه، نتهای چرم تاریک و غلیظی که مستکننده و حیوانی بودند، جا را برای خود باز کردند. این ترکیب قوی، شخصیت پرصلابت و کاریزماتیک آریا را به خوبی انعکاس میداد. همچنان که ساعتها میگذشت، رایحهای از نعناع هندی و چوب کشمیر قدرت خود را نشان میدادند و این عطر مرموز بیش از دوازده ساعت بر روی پوست آریا دوام میآورد.
آریا این عطر را به کلکسیون خود اضافه کرد. انتخابش درست بود؛ چرا که این عطر، همان تأثیری را که میخواست، بر قلبها میگذاشت. هر بار که عطر مور لدِر جودیت لیبر را استفاده میکرد، احساس قدرت و جذابیت بیشتری میکرد. آریا به دوستانش پیشنهاد میداد که این عطر را با عطر مور اسپایس ترکیب کنند تا به ترکیبی دودی و رازآلود دست یابند. آریا میدانست که این عطر نه تنها بویی ماندگار دارد، بلکه داستانی از جسارت و اصالت را به همراه خود میآورد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب