در شبی زمستانی، وقتی که باد سرد برگهای آربری را میرقصاند، لوسی با عطری که تازگی کشف کرده بود، در مهمانی سال نو حضور یافت. نام این عطر، عطر مادل پلام مولتون براون بود؛ عطری که با رایحهای جادویی و گرم، حس و حالی پرانرژی را به او میبخشید.
با اسپری کردن نخستین قطره از این عطر، حس نارنجی و زعفرانی در هوا پراکنده شد. ترکیب این نتها، فضایی از تازگی و انرژی را القا میکرد. مانند نسیمی که لوسی را به دنیایی نو میبرد، جایی که وقت سپری شدن بیمفهوم بود.
در میانه شب، قلب عطر با آمیختههایی از آلو و روم قدیمی نقش میبست و مهمانی را به یک جشن واقعی تبدیل میکرد. هرگز فراموش نکرد، وقتی یکی از دوستانش به او گفت که عطرش مانند یک بغل گرم و دلنشین است؛ و این همان لحظهای بود که فهمید عطر مادل پلام مولتون براون برای همیشه در دلش جا باز کرده است.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود. پایههای این عطر، از بنزوئین، چوب صندل و مشک تشکیل شده است. این اجزا بویی خاکی و چوبی به عطر میدهند، که در انتهای شب، حسی از آرامش و رضایت را به لوسی هدیه میداد. انگار که خود را در آغوش شبی بهاری مییافت و هر نگرانی به فراموشی سپرده میشد.
عطر مادل پلام مولتون براون، با ترکیب هنرمندانهای از میوهای، گرم و چوبی، انتخابی مناسب برای هر دو جنس است. عطری که حس خوب آن، حتی پس از پایان مهمانی، در خاطر لوسی باقی ماند و او را به روزهای از دست رفتهاش میبرد. شبی که با عطر و خاطرات شیرین مزین شده بود. شبی که هر لحظهاش با این عطر، در ذهنش به یادگار باقی ماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب