ناموجود
در یکی از شبهای خاطرهانگیز تابستان، علی در حال آمادهشدن برای یک مهمانی دوستانه بود. او تصمیم گرفت اینبار از عطر ویژهای که خواننده مورد علاقهاش تبلیغ کرده بود، استفاده کند. عطر میوزیکاستار اکس، عطری با رایحهی چوبی و عطری که بوی آن به سرعت محفل را پر میکرد.
وقتی به مهمانی رسید، موجی از هوای تازه همهجا را در آغوش گرفته بود. اما چیزی که بیشتر از همه توجه را جلب میکرد، رایحهی عطر میوزیکاستار اکس بود که علی با خود آورده بود. افراد حاضر در مهمانی یکی پس از دیگری به سمت او میآمدند و از او دربارهی برند و نام عطرش سوال میکردند. علی که همیشه به دنبال تجربههای جدید بود، از انتخابش راضی به نظر میرسید.
هر جا که میرفت، آن رایحهی چوبی خاص با او بود و باعث جلب توجه دیگران میشد. یکی از دوستانش، که خودش عطرساز بود، به او گفت که این عطر توسط آن گوتلیب، یکی از عطرسازان معروف طراحی شده است. او اضافه کرد که ترکیب این رایحه چوبی نرم، یادآور لحظاتی از طبیعت است که انسان را با خود به دنیایی آرام و دلنشین میبرد.
علی از این تعریفها خوشحال بود. او به دوستانش گفت که عطر میوزیکاستار اکس نه تنها به او اعتماد بنفس میدهد، بلکه حالتی ماندگار و جذاب نیز به محیط میبخشد. با پایان یافتن مهمانی، علی احساس کرد که این عطر به بخشی از خاطرات شیرین آن شب تبدیل شده است. انتخاب عطر میوزیکاستار اکس برای او تجربهای بود که قطعاً بارها تکرار میشد. چرا که این بار نه تنها بوی خاص و متفاوتش جلب توجه کرده بود، بلکه باعث شده بود تا لحظات زیبای بیشتری در ذهن او ثبت شود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب