ناموجود
در یک روز زیبای بهاری، زمانی که خورشید تازه از پشت کوهها سر زده بود، رضا و ساقی در باغی خوشبو و پر از گلهای معطر که به مناسبت تولد ساقی تزئین شده بود، قدم میزدند. رضا که همیشه به دنبال یک هدیه خاص و متفاوت برای ساقی بود، تصمیم گرفته بود عطر میستیک آروماتیک ماگلر را به او بدهد. عطری که نه تنها به دلیل رایحهی بیمانندش، بلکه به خاطر طراحی شیشهاش که با خطوط ساده و فلز نقرهای زیورآلات شده بود، دلربا بود.
رضا این عطر را در یک جعبه نقرهای زیبا پیچیده و با داستان خلق این عطر او را شگفتزده کرده بود. داستانی که روایت میکرد چگونه رایحههای تازه و گیاهی با معجزهی ادویههای خاص همچون ریحان و آویشن، ترکیب شدهاند. در همان لحظهای که ساقی عطر را باز کرد و اولین قطرهی آن روی پوستش نشست، بوی بالزام پرویی با شیرینی شرقی و آرامشآورش محیط را پر کرد.
عطر میستیک آروماتیک ماگلر به قدری دلپذیر بود که حتی نسیم سبک بهاری هم نمیتوانست نتهای خاصش را از مشام آنها دور کند. این عطر شگفتانگیز، برای رضا و ساقی یادآور لحظاتی بود که طبیعت در تمام زیباییاش، چالشهای روزمره را به لحظهای فراموشنشده تبدیل میکرد.
هر بار که ساقی این عطر را استفاده میکرد، خاطرات آن روز ویژه و لبخندهای رضایتبخش رضا دوباره زنده میشدند. این عطر نه تنها محبوب قلبهای آنها بود، بلکه برای هر کسی که در جستجوی یک حس تازه و پرشور بود، پیشنهاد میشد. عطر میستیک آروماتیک ماگلر، با طراحی منحصربهفرد و رایحهای که هر بار متجلیکننده تازگی و زندگی است، یادگاری از لحظات به یادماندنی و داستانهای ناگفته باقی خواهد ماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب