ناموجود
شبهای خنک پاییزی همیشه برای لیلا فرصتی برای تجربهای متفاوت بود. با دوستداشتن خاصی به انتخاب عطر میپرداخت تا حس و حال جدیدی به لحظاتش بدهد. این بار، یک انتخاب خاص در انتظارش بود: عطر مازل وری ونیلا کورین د فارم.
عطر را با دستانش به آرامی باز کرد. با اولین اسپری، یادآور بوی شیر گرم و وانیل در آشپزخانه مادرش در دوران کودکی بود. ترکیب این دو نت، همانند سفری به گذشته، او را در خاطرات شیرین فرو میبرد. نتهای اولیه این عطر حس لطافت و گرمای خاصی به او میداد.
سپس، نتهای میانی با شیرینی خاصی خودنمایی کردند. این شیرینی مانند یک دسر خوشمزه بود و لیلا را در فضای یک کافه فرانسوی رویایی قرار میداد. او همیشه رویای سفری به پاریس داشت و این عطر توانست او را به قلب فرانسه ببرد، بیآنکه گامی از شهرش فراتر گذارد.
در پایان، نتهای پایه با پچولی و شکر شیرین، حس نهایی را به او منتقل کردند. این عطر با ظرافتی که کمتر عطر دیگری میتوانست خلق کند، تمام اجزای ترکیب را به صورت هماهنگ در کنار یکدیگر قرار داده بود.
لیلا برای اولین بار حس کرد که عطر میتواند به عنوان سفری ذهنی عمل کند. هر روز با استفاده از این عطر، نه تنها بوی خاصی را احساس میکرد، بلکه داستانی جدید را تجربه میکرد. عطر مازل وری ونیلا کورین د فارم برای او تنها یک عطر نبود؛ بلکه پل ارتباطی به لحظات ناب زندگیاش بود. او میدانست که این عطر همیشه داستانی تازه برای او خواهد داشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب