ناموجود
در یکی از روزهای آفتابی تابستان، در حیاط خانهای قدیمی در حومه شهر، قصهای به جریان میافتاد که با عطر نارانخو ان فلور فگویا ۱۸۳۳ زندگی میگرفت. باغچه پر از درختان نارنج و گلهای سفید نرولی بود که با نسیم دلانگیز ظهرگاهی، عطرشان در هوا پراکنده میشد. این عطر معجزهای از دل طبیعت بود که به دست جولیان بدل، خالق این اثر هنری، ساخته شده بود.
نارانخو ان فلور فگویا ۱۸۳۳ همانند نوای یک موسیقی آرام، به تدریج نمایان میشود. در لحظه اول، ترکیب ناب پرتقال و نرولی حضوری پر انرژی و شاداب به این رایحه میدهد. انگار که نخستین نتهای موسیقی را، درست پیش از اوج یک سمفونی شنیده باشی.
بعد از لحظاتی، بوی میموزا به نتهای میانی میپیوندد. این گل زرد کوچک که برگهایش به نور خورشید میرقصد، گرما و صمیمیتی خاص به این عطر میبخشد. پهنهای از گلهای زرد و گلابی را تصور کنید، آنسوی جهان که در دنیای رویاهاست.
آنچه این عطر را به تکامل میرساند، حضور پایانی پتیتگرین است. ترکیب سبز و تازهای که با طبیعتی خوشبو، عطر نارانخو ان فلور فگویا ۱۸۳۳ را جاودانه میکند. در خیابانی پنهان از باران آخرین جلوهاش را هزار باره روایت میکند؛ عطر برگ نارنج روی آسفالت خیس.
این عطر با رایحه تازگی مرکبات در خط مقدم و تلفیق خلاقانه گلهای سفید و نُتهای سبز، همانند داستانی زیبا و هنگامهای خیرهکننده و بیپایان در دنیای عطریات است. با اینکه در سال ۲۰۱۰ عرضه شد، اما هنوز هم بعنوان یکی از شاهکارهای برند فگویا ۱۸۳۳ میدرخشد و قلبهای زیادی را تسخیر میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب