ناموجود
شبهای بهاری در شهر، عطر نسیم نرگسها و بوی چوبهای تازه در جنگلهای بارانی را به همراه دارد. در این میان، صدایی آرام با نغمهای نا آشنا، عطر نارکیس آیالا موریل را به یاد من میآورد. این عطر ظریف و پیچیده، یادگار هنر روایح آمیخته با طبیعت است.
در یکی از آن شبها، روی نیمکتی در پارک نشستم و به عطر خوشبو و جذاب نارکیس آیالا موریل فکر کردم. این عطر از همان لحظه اول، با رایحه فلفل سیچوان و ترنج ذهن را جلب میکند. فضایی تازه و تند که مرا به ماجرایی شگفتانگیز میبرد. بوی خوش آن، همانند نسیمی ملایم، از میان گلهای نرگس، گل قهوه، و شکوفههای پرتقال عبور میکند. این نتهای میانی، حس آرامش و شادابی را به من القا میکند.
اما چیزی که این عطر را منحصر به فرد میکند، ترکیب بینظیر رایحههای پایه آن است. وقتی کهربا و درخت کاج در کنار مشک و نوعی گیاه لطیف به نام لیاتریس قرار میگیرند، حس گرمایی آرام و دلنشین به وجود میآید که به هیچ عنوان فراموشنشدنی نیست. نارکیس آیالا موریل عطر داستانسرا و خیالبازیهای بیپایان است.
در طول این تجربه عطری، متوجه شدم که این عطر برای هر دو جنس طراحی شده، چرا که حس ترکیب گلهای زرد و روایح موسکی آن، برای هر شخص معنای خاصی دارد. این عطر نه تنها یک تجربه حسی، بلکه داستانی از طبیعت و زیباییهای پنهان آن است که با هر بار استفاده به همان اندازه جاذبه دارد.
هر بار که نارکیس آیالا موریل را برمیدارم و اسپری میکنم، به لحظات زیبای آن شبهای بهاری بازمیگردم؛ به زمانی که عطر گلها و بوی چوبهای جنگلی وادارم میکردند تا در خیال خود به دنیای افسانهای سفر کنم. این عطر رازهایی پنهان در خود دارد که هرگز پیر نمیشود و همیشه جاذبهای ویژه دارد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب