هوا خنک و آرام بود و نسیم ملایمی از سمت دریا میوزید. فضای پاریس در آستانهی شب، حال و هوای خاصی داشت. ژان، مردی با سلیقه، همیشه به دنبال تجربیات جدید بود. او تصمیم داشت که به دعوت یک دوست قدیمی به مراسمی خصوصی برود. با دقت عطر مناسب را از کلکسیون خود انتخاب کرد: عطر ناویگو اُم جفرا.
این عطر مردانه و پرشور، با حضور نتهای جذاب لیمو و برگاموت، در دم اول رایحهای تازه و پرانرژی به ژان میبخشد. ژان به یاد اولین روزی افتاد که عطر ناویگو اُم جفرا را در یکی از سفرهایش به ایتالیا پیدا کرده بود. ترکیب نتهای گلی مانند اسطوخودوس و بنفشه در قلب این عطر، حس آرامش خاصی به او میداد.
در طول شب، هرگاه که بادی میوزید و عطر چوبی و مشکآلود ناویگو اُم جفرا در فضا پخش میشد، نگاهها به سمت ژان جلب میشد. پایههای اوکماس و پچولی عمیق و غنی بودند و هالهای از گرما و اعتماد به نفس را به او میبخشیدند.
در زمان برگزاری مراسم، دوستان و آشنایانی که او را میدیدند، بدون درنگ از او درباره عطرش سوال میکردند. ژان با لبخند پاسخ میداد: این جادوی عطر ناویگو اُم جفرا است. عطر، همانند نامش، توانسته بود ژان را به ماجراجویی جدیدی دعوت کند؛ سفری از دل طبیعت با رایحههای مرکباتی و چوبی که خاص و به یادماندنی بود.
ژان در آن شب فهمید که عطر فقط یک بو نیست؛ بلکه تجربهای از حسها و خاطراتی است که هیچگاه از یاد نخواهد برد. ناویگو اُم همان عطری بود که او را به تمام آنچه دوست داشت میرساند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب