یه روز تابستانی بود و آسمان صاف و آفتابی. هوا پر از صدای پرندگان و بوی گلهای تازه بود. همانطور که در پارک قدم میزدم، ذهنم درگیر انتخاب هدیهای برای تولد یکی از دوستانم بود. از کافهای که بوی قهوهاش همهجا را پر کرده بود رد شدم و ناگهان به مغازهای شیک و رنگارنگ رسیدم.
چشمم به یک شیشه عطر جذاب افتاد که در قفسه چیده شده بود. بر روی برچسبش نوشته بود: عطر ناوار اصغرعلی. بلافاصله توجهام جلب شد. شیشهای زیبا با طراحی منحصر به فرد و رنگهایی هماهنگ که احساس شادی و گرمی را در من ایجاد میکرد. اسم عطر، ناوار، به تنهایی کافی بود تا توجه هر کسی را به خود جلب کند.
تصمیم گرفتم چند قطره از آن را امتحان کنم. با اولین اسپری، عطر خوشآیند هلویی و فریزیا به مشامم رسید که حس تازگی و آزادی را به همراه داشت. زمانیکه بوی این نتها در هوا محو شد، رایحه گرم و دلنشین پاچولی و چوب صندل جای آنها را گرفت. هر لحظه که میگذشت، رایحه شیرین کارامل و وانیل نیز به زیبایی همراهی میکرد و به آرامی در فضا پخش میشد.
عطر ناوار اصغرعلی، ترکیبی از رویاها بود، رویایی که جنسیت زنانه داشت و درک از ظرافت را افزایش میداد. اگر دوست دارید حس شیرینی و گرمی را در طول روز با خود داشته باشید، این عطر میتواند بهترین انتخاب باشد.
با لبخندی بر لب، تصمیمم را گرفتم. این عطر نه تنها بهعنوان هدیهای خاص، بلکه برای خودم هم جذاب به نظر میرسید. حالا هر بار که از عطر ناوار اصغرعلی استفاده میکنم، آن روز زیبا در پارک و گرمای آفتاب یادآوری میشود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب